یاران مهدى علیه السلام بیشتر کجا هستند؟
پاسخ :
جالب اینکه در روایات بسیارى آمده که مستجات یاران امام مهدى (عج ) از مشرق زمین بپا مى خیزند،
رسول اکرم صلى اللّه علیه و آله و سلم فرمود:
(( (هنگام ظهور) پرچمهاى سیاه از طرف مشرق نمودار شود، پس با وى (امام قائم ((عج )) ) بیعت کنید که او خلیفه خدا مهدى (عج ) است .
و نیز فرمود: جمعى از مردم از طرف مشرق خروج کنند و مقدمات حکومت مهدى (عج ) را فراهم سازند.)) (1)
امیرمؤ منان علیه السلام فرمود:
((آفرین بر طالقان که خداوند در آن گنجهائى نهاده که از طلا و نقره نیست بلکه مردان مؤ منى هستند که بطور شایسته خدا را شناخته اند و در آخرالزمان ، یاوران حضرت مهدى (عج ) خواهند بود.)) (2)
رسول خدا صلى اللّه علیه و آله و سلم فرمود:
((هنگامى که پرچمهاى سیاه را از جانب خراسان دیدید، به طرف آن بروید هر چند با دست و سینه روى برف باشد، چرا که خلیفه خدا مهدى (عج ) در میان آنها است .)) (3)
و در روایت دیگر فرمود:
((بزودى اهل بیت من دچار گرفتاریها و آوارگیها خواهند شد، تا اینکه جمعى با پرچمهاى سیاه از طرف مشرق بیایند... تا اینکه امر به یکى از افراد اهل بیت من (امام قائم ((عج )) ) سپرده شود، که او سراسر زمین را بعد از آنکه پر از ظلم و جور شده باشد پر از عدل و داد کند، (( فمن ادرک منکم فلیاتها و لو حبوا على الثلج ؛ )) هر کدام که از شما آنها را درک کردید به آنها بپیوندید گر چه با راه رفتن با دست و سینه روى برف باشد خود را به آنها برسانید.)) (4)
به این ترتیب مى بینیم ، مشرق زمین مورد توجه قرار گرفته است و چنانکه هم اکنون از نشانه هایش پیداست ، تنها مشرق زمین است که این کار را خواهد کرد، بنابراین مشرق زمین باید بپاخیزد!
و با توجه به اینکه اکثریت قریب به اتفاق امت مسلمان از مستضعفان در مشرق زمین هستند و با توجه به امکانات عظیم جغرافیائى و اقتصادى و نیروى انسانى که دارند، مى توانند بپاخیزند و دستهاى ابرقدرتها را قطع کنند و زمینه سازى خوبى براى ظهور مهدى (عج ) ایجاد بنمایند.
×××××
پاورقی:1- دو حدیث فوق را ابن ماجه در سنن خود نقل کرده است (اثباة الهداة ، ج 7، ص 197).
2- اثباة الهداة ، ج 7، ص 197، المجالس السنیه ، ج 5، ص 697.
3- اثباة الهداة ، ج 7، ص 189، کششف الغمه ،ج 3، ص 375، المجالس السنیه ، ج 5،696.
4- کشف الغمه ، ج 3، ص 375 و 381.
سخنى درباره نیمه شعبان
شیخ حر عاملى رحمه اللّه از بزرگان اصحاب نقل مى کند که امام صادق علیه السلام فرمود:
((شبى که حضرت قائم (عج ) در آن متولد شد، هیچ نوزادى در آن شب متولد نمى شود مگر اینکه مؤ من خواهد شد، و اگر در سرزمین کفر متولد گردد، خداوند او را به برکت امام مهدى (عج ) به سوى ایمان منتقل مى سازد.))(1)
در نیمه شعبان زیارت حضرت امام حسین علیه السلام و همچنین زیارت امام زمان علیه السلام مستحب است ، امام صادق علیه السلام فرمود:
((شب نیمه شعبان بهترین شب بعد از شب قدر است و خواندن دو رکعت نماز در شب نیمه شعبان بعد از نماز عشاء مستحب است ، در رکعت اول بعد از حمد، سوره کافرون و در رکعت دوم بعد از حمد سوره توحید خوانده شود)).(2)
غسل و شب زنده دارى و عبادت در این شب بخصوص فضائل بسیار دارد، این شب در نزد خدا چنین مقامى دارد که ولایت با سعادت امام زمان علیه السلام در سحرگاه این شب واقع شده و بر عظمت و رونق آن افزوده .
ضمنا روایاتى آمده که نیمه شعبان همان شب قدر و تقسیم ارزاق و عمرها است ، و در بعضى از این روایات است شب نیمه شعبان شب امامان علیهم السلام است و شب قدر شب رسول خدا صلى اللّه علیه و آله است .
از جمله فضائل این شب اینکه ، از شبهاى مخصوص زیارت امام حسین علیه السلام است که صد هزار پیامبر (صلواة اللّه علیهم ) آن حضرت را در این شب زیارت مى کنند.
از نمازهاى مستحبى که در این شب وارد شده دو رکعت نماز است که در هر رکعت بعد از حمد صد بار سوره توحید خوانده مى شود.
نقل شده : رسول اکرم صلى اللّه علیه و آله فرمود: شب نیمه شعبان در خواب دیدم جبرئیل بر من نازل شد و فرمود: اى محمد: اى محمد صلى اللّه علیه و آله و سلم در چنین شبى خوابیده اى ؟ گفتم : این شب چه شبى است ؟
فرمود: شب نیمه شعبان است برخیز، مرا بلند کرد و به بقیع برد، و سپس فرمود: سرت را بلند کن زیرا در این شبها درهاى رحمت خدا در آسمان بروى بندگان باز است ، همچنین در رضوان ، در آمرزش ، در فضل ، در توبه ، در نعمت ، در جود و سخاوت ، در احسان باز است ، خداوند به عدد پشمها و موهاى چرندگان در این شب گنهکاران را آزاد مى کند، پایان عمرها در این شب ، تعیین مى گردد، رزق هاى یکسال در این شب تقسیم مى شود و حوادث یکسال در این شب معین مى گردد.
اى محمد! کسى که این شب را با تکبیر و تسبیح و تهلیل و دعا و نماز و قرائت قرآن و اطاعت و خضوع و استغفار بسر برد، بهشت منزل و سراى او است ، و خداوند گناهان گذشته و آینده اش را مى آمرزد... اى محمد صلى اللّه علیه و آله و سلم این شب را احیاءدار و به امت خود دستور بده آنها نیز این شب را احیاء بدارند، و با عمل به سوى خدا تقرب جویند، چرا که این شب شبى شریف است .
از اعمال این شب ، خواندن دعاى کمیل در سجده است روایت شده که کمیل گوید دیدم على علیه السلام این دعا را در شب نیمه شعبان در سجده خواندند.
در مورد زیارت امام حسین علیه السلام در این شب بخصوص در صورت امکان در کنار قبرش ، آمده هر که بشناسد امام حسین علیه السلام را و شهادت او و هدف شهادتش را که موجب نجات امت گردید و وسیله و راهگشائى براى رسیدن به فوز عظیم شد (خلاصه اینکه عبادتش در این شب از روى توجه و علاقه و معرفت خاص باشد) آنگونه خویشتن را در برابر خدا خاضع نماید که شایستگى آن را دارا مى باشد و نیز از خدا خواسته هاى شرعیش را تقاضا کند.(3)
×××××
پاورقی:1- توضیح المقاصد شیخ بهائى ، صفحه 532.
2- اثباة الهداة جلد 7، صفحه 162.
3- اقتباس از کتاب المراقبات ، نوشته عالم ربانى و عارف صمدانى ، مرحوم حاج میرزا جواد تبریزى صفحه 79 به بعد (دعاها و نمازهاى دیگرى نیز ذکر شده به این کتاب مراجعه شود.)
نوید از حضرت مهدی (عج)
شرایط حاکم بر زمان حضرت کاظم علیه السلام با شرایط سیاسی و اجتماعی عصر پدر گرانقدرش بسیار متفاوت بود؛ چرا که آن حضرت بخشی مهمی از زندگی پر برکت خویش را در زندان استبداد و ارتجاع و به دور از مردم سپری کرد. و در حالی که رابطه او را با جامعه خویش قطع کرده بودند و او در قعر زندانها و زیرزمینهای تاریک محبوس بود، در همانجا به عبادت خدا و راز و نیاز با محبوب و معشوق خویش،روزگار می گذرانید.
یکی، دوبار آن حضرت را از زندان آزاد کردند اما همواره تحت مراقبت شدید امنیتی قرار داشت تا باز هم به زندان بیداد بازگردانده شده و سرانجام بوسیله ی سم غدر و خیانت به شهادت نائل آمد.
با این بیان، روشن است که امکانات و آزادی آن حضرت، تا چه اندازه محدود بود و او تا کجا در فشار و تنگنا قرار داشت و طبیعی است که با این شرایط وحشتناک نمی تواند در مورد حضرت مهدی علیه السلام -که رژیم عباسی از نام بلند او در هراس بود- بیان مشروح و روایات گوناگونی داشته باشد.
اما آن حضرت با همه محدودیتها، فشارها و فقدان فرصت و امکانات باز هم از حضرت مهدی علیه السلام نوید داد و فرهنگهای حدیثی و روایی از سخنان امام کاظم علیه السلام پیرامون محبوب دلها تهی نیست که ما برای نمونه، برخی از آنها را ترسیم می کنیم:
1- «محمد بن زیاد» آورده است که: از سالارم حضرت کاظم علیه السلام در مورد این آیه شریفه پرسیدم که می فرماید:
«... و أسبغ علیکم نعمة ظاهرة و باطنة...» [1] .
یعنی:... و نعمتهای خویش را چه آشکار و چه پنهانی، به تمامی بر شما ارزانی داشته است....
امام کاظم علیه السلام فرمودند:
«النعمة الظاهرة: الامام الظاهر و الباطنة الامام الغایب.»
فقلت: «و یکون فی الأئمة من یغیب؟»
قال علیه السلام: «نعم! یغیب عن أبصار الناس شخصه و لا یغیب عن قلوب المؤمنین ذکره و هو الثانی عشر منا.
یسهل الله له کل عسیر و یذلل له کل صعب و یظهر له کنوز الأرض و یقرب له کل بعید و یبیر -أی یهلک- به کل جبار عنید و یهلک علی یده کل شیطان مرید.
ذلک ابن سیدة الاماء الذی تخفی علی الناس ولادته و لا یحل لهم تسمیته حتی یظهره الله عزوجل، فیملأ الأرض قسطا و عدلا کما ملئت جورا و ظلما.» [2] .
یعنی: «محمد! نعمت ظاهری: امام راستین است که آشکار است و نعمت باطنی و نهانی امام غائب.»
گفتم: «سرورم! آیا از امامان دوازده گانه اهل بیت: کسی هم غائب می گردد؟» فرمود: «آری! یکی از آنها وجود گرانمایه اش از برابر دیدگان مردم نهان می شود، اما یاد و نام مقدسش از قلبهای مردم باایمان غائب نمی گردد. او دوازدهمین امام ما می باشد.
خداوند هر کار مشکلی را برای او آسان و هر امر پیچیده و سختی را برای او رام می سازد.
گنجهای زمین را برای او آشکار و هر دوری را برایش نزدیک می کند. هر خودکامه ی کینه توزی را بوسیله آن حضرت نابود و هر شیطان سرکشی را بدست او به خاک هلاکت می افکند.
او فرزند سالار کنیزان عصر خویش است. ولادت او بر مردم مخفی می ماند و بردن نام گرامیش بطور علنی، ناپسند است تا خداوند او را فرمان ظهور دهد و قیام دهد و آنگاه است که زمین و زمان را از عدل و داد پر می سازد، همانگونه که به هنگامه ظهورش از ستم و بیداد لبریز است.
2- «یونس بن عبدالرحمن» آورده است که بر امام هفتم علیه السلام وارد شدم و گفتم: «یابن رسول الله! أنت القائم بالحق؟»
فقال علیه السلام «أنا القائم بالحق و لکن القائم الذی یطهر الأرض من أعداء الله ویملأها عدلا کما ملئت جورا هو الخامس من ولدی، له غیبة یطول أمدها خوفا علی نفسه، یرتد فیها أقوام و یثبت فیها آخرون....
طوبی لیشعتنا المتمسکین بحبلنا -و فی نسخة: بحبنا - فی غیبة قائمنا، الثابتین علی موالاتنا و البراءة من أعدائنا. أولئک منا و نحن منهم، قد رضوا بنا أئمة و رضینا بهم شیعة و طوبی لهم، هم - و الله - معنا فی درجتنا یوم القیامة.» [3] .
یعنی: «سرورم! آیا شما قائم به حق هستید؟
فرمود: «آری! من قائم به حق هستم اما آن قائمی که زمین را از دشمنان خدا پاک می سازد و آن را همانگونه که به هنگامه ظهورش از ستم و بیداد لبریز است از عدل و داد سرشار و مالامال می سازد، او پنجمین امام از نسل من است.
او به فرمان خدا و برای حفظ جان خویش، غیبتی طولانی خواهد داشت به گونه ای که گروه هایی راه ارتداد در پیش می گیرند و گروهی در دین خدا و اعتقاد به امامت ثابت قدم می مانند.»
آنگاه فرمود: «خوشا به حال شیعیان ما! آنانکه در عصر غیبت قائم ما به ریسمان ولایت و محبت اهل بیت چنگ زده و بر دوستی ما پایداری نموده و به بیزاری از دشمنان ما استوارند.
آنان از ما هستند و ما از آنان، آنان به امامت ما خشنودند و ما به پیروی آنان از اهل بیت پیامبر خویش.
راستی که خوشا به حال آنان! بخدای سوگند که آنان در روز رستاخیز با ما و در درجه ما خواهند بود.»
*******
[1] سوره لقمان، آیه 20.
[2] بحارالانوار، ج 51، ص 150.
[3] بحارالانوار، ج 51، ص 151.
کوثروصل هرکه شیدای توشدازدل ودین می گذرد شورعشق ست که ازآن وازین می گذرد نکهت یاد تو درخاطرمن پیچیده ست گویی ازباغ دلم نافه ی چین می گذرد خضرازکوثروصل تواگرنوش کند ترک جان می کند، ازماء معین می گذرد هرکه رادولت دیداربهشت رُخ توست دیگرازنعمت فردوس برین می گذرد روزگاریست که در حسرت دیدار توایم حیف ازاین عمرکه بیهوده چنین می گذرد ای صبا ازسرکوی وی اگر می گذری گوچه برحال من زاروحزین می گذرد ******* شعراز:سیدمهدی حسینی
ویژه گیهای امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
از ویژگیهاى آن بزرگوار اینکه : پیامبر صلى اللّه علیه و آله و سلم فرمود:
((مهدى طاووس اهل بهشت است .))
و در عبارت دیگر فرمود:
((چهره مهدى (عج ) از فرزندانم همچون ماه تابان است ، رنگ چهره اش عربى است و بدنش همانند جسم مردان بنى اسرائیل (بلند قد) است ، زمین را همانگونه که پر از ظلم و جور شده ، پر از عدل و داد مى کند، اهل آسمانها و زمین و پرندگان در هوا از حکومتش راضى هستند، بیست سال حکومت مى کنند.))
روزى پیامبر صلى اللّه علیه و آله و سلم به دختر گرامیش فاطمه علیهاالسلام رو کرد و به این شخصیتها افتخار کرده و فرمود:
((بهترین پیامبران پدرت است ، و از ما است بهترین اوصیاء که شوهرت على علیه السلام است و از ما است بهترین شهدا که عموى من حمزه است ، از ماست آن کس که دو پر دارد و با آن دو پر در بهشت هر جا بخواهد به پرواز در مى آید، و او پسر عموى پدرت جعفر است ، از ماست دو سبط این امت ، دو آقاى جوانان اهل بهشت ، حسن علیه السلام و حسین علیه السلام و این دو فرزندان تو هستند و از ما است مهدى (عج ) و او از فرزندان تو است .)) (1)
امام سجاد علیه السلام فرمود:
((قائم ما داراى نشانه هایى از شش پیامبر است :
1- نشانه اى از نوح علیه السلام .
2- نشانه اى از ابراهیم علیه السلام .
3- نشانه اى از عیسى علیه السلام .
4- نشانه اى از موسى علیه السلام .
5- نشانه اى از ایوب علیه السلام .
6- نشانه اى از محمد صلى اللّه علیه و آله و سلم .))
امام نشانه اش از نوح علیه السلام طول عمر است.
اما نشانه اش از ابراهیم علیه السلام مخفى بودن محل ولادتش است.
اما نشانه اش از موسى علیه السلام ترس از دشمن و غیبت است (که موسى علیه السلام از ترس فرعونیان از مصر به مدین رفت و مدتى مخفى بود).
اما نشانه اش از عیسى علیه السلام اختلاف راءى مردم درباره اش ، و اعتزال او از مردم است .
اما نشانه اش از ایوب علیه السلام گشایش و پیروزى پس از بلیات و گرفتارى است .
اما نشانه اش از محمد صلى اللّه علیه و آله و سلم قیام به شمشیر است .))(2)
و در بعضى روایات ، نشانه اى از حضرت یوسف علیه السلام نیز ذکر شده و آن زندان است (3) (شاید منظور دورى او از دوستانش که به منزله زندانى بودن او است ).
از ویژگیهاى امام قائم (عج ) اینکه : امام حسین علیه السلام فرمود:
((او از نظرها پنهان است تا کسى او را به بیعت خود نخواند، و او زیر پرچم هیچ رهبر ناشایستى نرود.))(4)
××××
پاورقی:1- المجالس السنیه ، ج 5 ص 70، به نقل از طبرانى .
2- اعلام ا لورى ، ص
3- اعلام ا لورى ، ص 3.4.
4- بحارالاءنوار، ج 52 ص 279.
نور حضور
یا رب که کارها همه گردد به کام ما
نور حضور خویش فروزد امام ما
ما باده ی محبت او نوش کرده ایم
ای بی خبر ز لذت شرب مدام ما
هرگز نمیرد آنکه ازین باده زنده شد
ثبت است بر جریده ی عالم دوام ما
ای باد اگر به کوی امام زمان رسی
زنهار عرضه دار به پیشش پیام ما
گو همتی بدار که مخمور فرقتیم
شاید برآید از می وصل تو کام ما
از اشک در ره تو فشاندیم دانه ها
باشد که مرغ وصل بیفتد بدام ما
فیضت به صبح و شام ز جان می کند سلام
پیکی کجاست تا برساند سلام ما
××××××
از ملامحسن فیض
شفایافتگان
شفای مردِ لال
در سال 1410 هجری ، شخصی به نام آقای بلورساز، خادم کشیک دوم آستان قدس رضوی، معجزه ی را نقل کرد به این قرار که:
« من مبتلا به درد دندان شدم، بری کشیدن دندان پیش دکتر رفتم. گفت غده ای هم کنار زبان شماست که باید عمل شود.
با آن عمل من لال شدم و دیگر هر چه خواستم حرف بزنم نمی توانستم و همه چیزها را می نوشتم. هر چه پیش دکترها رفتم درمان نشد. خیلی گرفته و ناراحت بودم.
چند ماه بعد خانم بنده بری رفع درد دندان، پیش دکتر رفت. وقت کشیدن دندان ترسی و وحشتی برایش پیدا شد.
دندانپزشک می پرسد: چرا می ترسی؟
می گوید: شوهرم دندانی کشید و جریان را کلاً برای دکتر می گوید. دکتر می گوید: عجب! آن شوهر شماست؟
می گوید: آری. دکتر می گوید: در عمل جراحی رگ گویایی صدمه دیده و قطع شده و ین باعث لال شدن ایشان است و دیگر فایده ندارد.
زن خیلی ناراحت به خانه برمی گردد و شب خوابش نمی برد. مرد می پرسد: چرا ناراحتی؟
می گوید: جریان ا ین است که دکتر گفته شما خوب نمی شوید. ناراحتی مرد زیادتر شده و به تهران می آید خدمت آقای علوی می رسد.
ایشان میفرمید: راهنمایی من ا ین است که چهل شب چهارشنبه به مسجد جمکران بروی، اگر شفایی هست در آنجاست. تصمیم جدی می گیرد و لذا از مشهد که بر می گردد برای چهل هفته بلیط تهیه می کند. که شبهای سه شنبه در تهران و شبهای چهارشنبه به مسجد جمکران مشرف شود.
در هفته 38 که نماز می خواند و برای صلوات سر به مهر می گذارد؛ یک وقت متوجه می شود که همه جا، نورانی شد و یک آقایی وارد و مردم به دنبال او هستند؛ می گویند حضرت حجت است.
خیلی ناراحت می شود که نمی تواند سلام بدهد. لذا در کناری قرار می گیرد ولی حضرت نزدیک او آمده و می فرمایند: سلام کن
اشاره به زبان می کند که من لا لم والا بی ادب نیستم. حضرت بار دوم با تشر می فرماید سلام کن.
بلافاصله زبانش باز می شود و سلام می گوید. ناگهان خود را در حال سجده می بیند.
این جریان را افرادی که آن آقا را قبل از لال شدن و در حین لا لی و بعد از لا لی دیده بودند در محضر آیت الله العظمی گلپایگانی شهادت دادند و نوار آن هم محفوظ است. »
ابدال یا پیشکاران امام زمان (عجّ)(مبحث دوم)
ابدال چه ویژگی هایی دارند؟
در کتابهای شیعه و سنّی روایاتی وجود دارد که پیامبرصلی الله علیه وآله به چند ویژگی از ویژگی های ابدال اشاره فرموده است:
الف) قلب ابدال همانند قلب ابراهیم است.
چنانچه عبادة بن الصّامت از پیامبر نقل کرده که فرمود: «الأبدال ثلاثون رجلاً قلوبهم علی قلب ابراهیم علیه السلام».
شاید مراد پیامبرصلی الله علیه وآله از این تشبیه، این است که این چند نفر از نظر شدّت، صلابت، بردباری و ایستادگی در برابر حمایت از دین خدا همانند حضرت ابراهیم می باشند، که هیچ جریانی نمی تواند آنها را نسبت به دفاع از حریم دین، سست و بی تفاوت کند.
ب) سپر بلای انسان ها
و از ویژگی های بسیار خوب ابدال این است که خداوند به وسیله این وجودهای مقدّس بلاها را از مردم دفع می کند. چنانچه ابن مسعود از پیامبر نقل کرده که فرمود: «یدفع الله بهم عن أهل الأرض؛ خداوند به وسیله آنها بلاها را از مردم زمین دور می گرداند.»
ج) راضی بودن به قضای خداوند
سه ویژگی دیگر برای ابدال نقل شده که پیامبر فرمود: «الرّضا بالقضاء و الصّبر عن محارم الله و الغضب فی ذات الله؛ راضی بودن به حکم و قضای خداوند، پیشه کردن صبر بر محارم خدا - خودداری کردن از آلوده شدن به حرام - و خشمگین شدن برای خدا.»
د) مواسات و احسان و عفو
و از دیگر مشخّصه های ابدال این است که پیامبر فرمود: «یعفون عمّن ظلمهم و یحسنون الی من أساء الیهم و یتواسون فیما آتاهم الله؛ گذشت و عفو می کنند از کسانی که به آنان ظلم کنند، نیکی و احسان می کنند به آنان که در حقّشان بدی کنند، ایثار و مواسات می کنند در آنچه که خدای به آنان داده است.»
ه) جود و سخا و خیرخواهی
همچنین ابن مسعود از پیامبرصلی الله علیه وآله روایت کرده: «پیوسته چهل نفر از امّت من هستند که قلب هایشان همانند قلب حضرت ابراهیم می باشد، خداوند به وسیله آنان - بلاها را - از اهل زمین دور می گرداند که به آنان ابدال گفته می شود.» سپس رسول خدا فرمود: «بدانید که اینان هرگز این مقام را از خواندن نماز و گرفتن روزه و صدقه به دست نیاوردند.» عرض کردند: ای رسول خدا! پس به چه چیز به این مقام رسیدند؟
پیامبر فرمود: «بالسّخاء و النّصیحة للمسلمین؛ به وسیله جود و بخشش و خیرخواهی مسلمانان.»
از کدام ملّیت و در کجا زندگی می کنند؟
با توجّه به روایات گذشته، ابدال نه از طایفه و ملّیت خاصّی هستند و نه از شهر و دیار بخصوصی. بلکه ممکن است یک یا چند نفر از ابدال از یک شهر و یک طایفه بخصوصی باشند و نیز ممکن است هر یک از یک منطقه و شهری باشند.
به ویژه اگر ابدال را بر یاران امام زمان علیه السلام منطبق کنیم که بدون شک، در شهرهای مختلف زندگی می کنند؛ مگر بر نقل فخرالدّین طریحی در مجمع البحرین که چهل نفر از ابدال را از اهل شام و بقیه را از دیگر شهرها می داند.
وی آورده است: «الأبدال قوم یقیم الله بهم الأرض و هم سبعون، أربعون بالشّام و ثلاثون بغیرها؛ ابدال قومی هستند که خداوند به برکت آنها زمین را به پا می دارد و عددشان هفتاد نفر است، چهل نفر در شام و سی نفر در سایر شهرها هستند...»
ناگفته نماند که به طور قطع نمی توان گفت که جایگاه این افراد و نحوه تماس آنان با مردم، کجا و چگونه خواهد بود.
آیا می توان جزو ابدال بود؟
با عنایت به برخی از احادیث، که ابدال در همه دورانها و زمانها و مکانها وجود دارند، بدون شکّ و شبهه ای می توان گفت هر کس با داشتن خصوصیات و ویژگی های یاد شده می تواند از ابدال باشد؛ چراکه روی هیچ ملّیت خاصّی تکیه نشده است. همان گونه که پیامبرصلی الله علیه وآله مردم را به این نکته توجّه داد که هرگز اینان به وسیله نماز و روزه و زکات به این مقام نرسیده اند بلکه به وسیله جود و سخا و خیرخواهی مسلمانان بوده است. و همچنین در پاسخ برخی که عرض کردند: یا رسول الله! ما را بر اعمال و کردار اینان راهنمایی کن. فرمود: «با گذشت کردن از کسانی که در حقّشان ظلم کرده اند و نیز احسان در برابر بدی، مواسات در آنچه که خداوند به آنها داده است...» پس با داشتن چنین صفاتی می توان جزو «ابدال» شد، اگرچه خود او هم به چنین مسئله ای توجّه نداشته باشد. البته این، بدین معنی نیست که هر کس چنین ادّعایی کرد، باید از او پذیرفت!
******
منابع:-سفینةالبحارج1- مجمع البحرین- بحارالانوارج52- مفاتیح الجنان-مسند احمد- المعجم الکبیر، ج 10-فردوس الأخبار، ج 1-حلیةالأولیاء، ج 1
ابدال یا پیشکاران امام زمان (عجّ)(مبحث اول)
دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر×× کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست
گفتم که یافت می نشود، گشته ایم ما×× گفت آنچه یافت می نشود، آنم آرزوست
مدخل
بر اساس برخی روایات و احادیث اسلامی، گروهی از مردم جزو «ابدال» هستند؛ یعنی آنهایی که هرگز زمین از وجود پربرکتشان خالی نمی ماند.
بدین جهت، برخی می پرسند که اینان چه کسانی هستند، چند نفرند، از کدام شهر و دیار می باشند، ویژگی های آنان کدام است، در کجا زندگی می کنند، و آیا در زمان غیبت امام مهدی علیه السلام نقشی دارند یا نه؟
ابدال کیانند؟
در این که ابدال چه کسانی هستند، نظرها متفاوت است که ذیلاً اشاره می شود:
1. جانشینان پیامبران
یک نظر این است که ابدال، اوصیا و جانشینان پیامبران هستند، که پس از آنها زندگی می کردند! خالد بن هیثم فارسی گوید: به امام رضاعلیه السلام عرض کردم: مردم گمان دارند که در روی زمین گروهی به نام ابدال وجود دارند، اینان کیانند؟
حضرت در پاسخ فرمود: «راست گفتند، منظور از ابدال، همان اوصیا و جانشینان هستند که خداوند پس از مرگ و رحلت هر پیامبری، آنها را بدل و جانشین او قرار می دهد تا این که به حضرت محمّدصلی الله علیه وآله آنها را خاتمه داد.»
2. امامان معصوم علیهم السلام
عقیده دیگر این است که منظور از ابدال، امامان معصوم هستند. محدّث بزرگوار، شیخ عبّاس قمی می نویسد:
«از دیگر روایات نیز به دست می آید که منظور از ابدال، امامان معصوم هستند.»
3. یاران خاصّ امامان
به باور عدّه ای ممکن است ابدال بر گروهی از یاران خاص و مقرّب امامان معصوم اطلاق شود. چنانچه محدّث بزرگوار به این موضوع اشاره کرده و می فرماید:
«نیز احتمال دارد که یاران خاصّ امامان معصوم باشند.»
4. گروهی از صالحین
نظریّه بعدی این است که ابدال گروهی از صالحان هستند که هرگز زمین از وجود آنها خالی نمی گردد. چنانچه علاّ مه طریحی در این باره می نویسد:
«الأبدال قوم من الصّالحین، لاتخلو الدّنیا منهم، اذا مات واحداً بدّل الله مکانه آخر؛ ابدال گروهی از مردم صالح و نیکوکاری هستند که هرگز زمین از وجود آنان خالی نمی گردد، و هرگاه یکی از آنها بمیرد، خداوند فرد دیگری را به جای او قرار می دهد.»
5. پیش خدمتان امام زمان علیه السلام
احتمال پنجم این که ابدال بر گروهی از پیشکاران امام زمان علیه السلام اطلاق می شود که در زمان غیبت آن حضرت بوده و هرگاه یکی از این افراد از دنیا برود، دیگری جای او را می گیرد. چنانچه علاّ مه مجلسی از امام محمّدباقرعلیه السلام نقل کرده که فرمود:
«لابدّ لصاحب هذا الأمر من عزله و لابدّ فی عزلته من قوّة و ما بثلاثین من وحشة؛ به ناچار برای صاحب این امر غیبتی هست و در آن غیبت قدرت و قوّتی برای او لازم است که در آن زمان به وسیله سی نفر از همراهان، از وحشت و تنهایی بیرون می آید.»
کدام نظر، صحیح تر است؟
گرچه با تعدّد نظرات و احتمالات نمی توان جزم به یک احتمالِ بخصوص پیدا کرد امّا برخی شواهد و مؤیّدها وجود دارد که با ضعیف بودن برخی از این احتمال ها، برخی دیگر از قوّت بیشتری برخوردار خواهد بود.
مرحوم محدّث قمی با ابراز تردید از این که شامل امامان معصوم علیهم السلام باشد، فرموده:
«در دعای روایت شده از امّ داود که از امام صادق علیه السلام - در نیمه رجب - وارد شده، دلالت دارد که ابدال غیر از امامان هستند، اگرچه صراحتی در این خصوص ندارد و ممکن است حمل بر تأکید باشد.»
و دعای مورد نظر این است که حضرت می فرماید: «الّلهمّ صلّ علی الأبدال و الأوتاد و السیّاح و العباد و المخلصین و الزهّاد و أهل الجدّ و الاجتهاد و اخصص محمّداً و أهل بیته بأفضل صلواتک و أجزک کراماتک».
بعید نیست احتمال پنجم با عنایت به روایت امام محمّدباقرعلیه السلام - که در این خصوص نقل گردید - تقویت شود؛ یعنی ابدال همان گروه سی نفری پیش خدمتان امام عصر هستند که تا روز ظهور، هر یک از این عدّه کم شود، خداوند شخص دیگری که اوصاف و ویژگی های معیّنی را داشته باشد، به خدمت امام مهدی علیه السلام بگمارد.
ابدال چند نفر هستند؟
امّا این که ابدال چند نفر هستند، باید گفت: در بین روایات، اختلاف هست و تعداد آنها بین سی تا هشتاد نفر بیان شده است که در اینجا به آن روایات می پردازیم:
1. سی نفر - احمد بن حنبل در مسند خود از عبادة بن الصّامت، از پیامبرصلی الله علیه وآله نقل کرده که فرمود: «الأبدال فی هذه الامّة ثلاثون مثل ابراهیم خلیل الرّحمان - عزّ و جلّ - کلّما مات رجل، أبدل الله تبارک و تعالی مکانه رجلاً؛ ابدال در این امّت سی نفر هستند، همانند حضرت ابراهیم خلیل الرّحمان و هر یک از اینان که بمیرد، خداوند فرد دیگری را جایگزین می کند.»
2. چهل نفر - طبرانی در المعجم الکبیر از ابن مسعود، از رسول خداصلی الله علیه وآله نقل می کند که فرمود: «لایزال اربعون رجلاً من امّتی قلوبهم علی قلب ابراهیم یدفع الله بهم عن أهل الأرض یقال لهم الأبدال؛ پیوسته چهل نفر هستند که قلبشان همانند قلب ابراهیم است. خداوند به وسیله آنها بلاها را از اهل زمین دور می گرداند که به آنان «ابدال» گفته می شود.»
3. شصت نفر - مرحوم محدّث قمی در سفینة البحار از ثعلبی، از مردی از اهل عسقلان در دیداری که با الیاس داشته، از او می پرسد که ابدال چند نفر هستند؟
حضرت در پاسخ می فرماید: «شصت نفر می باشند.»
4. هفتاد نفر - فخرالدّین طریحی آورده است: «الأبدال قوم یقیم الله بهم الأرض و هم سبعون؛ ابدال گروهی هستند که خداوند به وسیله آنان زمین را بر پا می دارد که تعدادشان هفتاد نفر است.»
5. هشتاد نفر - در فردوس الأخبار از انس بن مالک نقل شده: «الأبدال أربعون رجلاً و أربعون امرأة، کلّما مات رجل منهم أبدل الله مکانه رجلاً، و کلّما ماتت امرأة أبدل الله مکانها امرأة؛ ابدال، چهل نفر مرد و چهل نفر زن هستند، و هرگاه یکی از مردان بمیرد، خداوند مرد دیگری را به جای او قرار می دهد، و هر گاه یکی از زنان بمیرد، زن دیگری را جایگزین می کند.»
ادامه دارد
******
منابع:-سفینةالبحارج1- مجمع البحرین- بحارالانوارج52- مفاتیح الجنان-مسند احمد- المعجم الکبیر، ج 10-فردوس الأخبار، ج 1-حلیةالأولیاء، ج 1
سفارش امام زمان (ع ) درباره نماز صبح و مغرب
مرحوم کلینى و شیخ طوسى و طبرسى از ((زهرى )) نقل کرده اند که گفت : مدّتهاى مدید در طلب حضرت مهدى علیه السّلام بودم و در این راه اموال فراوانى (در راه خدا) خرج کردم اما به هدف نرسیدم تا اینکه به خدمت محمّد بن عثمان (1) رسیدم و مدتى در خدمت او بودم تا روزى از او به التماس خواستم که مرا به خدمت امام زمان علیه السّلام ببرد. محمّد بن عثمان پاسخ منفى داد، ولى در مقابل تضرع بسیار من ، سرانجام لطف کرد و فرمود: ((فردا اول وقت بیا.))
فرداى آن روز، اول وقت به خدمت محمّد بن عثمان رفتم ، دیدم جوانى خوش سیما و خوشبو همراه اوست و به من اشاره کرد که این است آن کس که در طلبش هستى . به خدمت امام زمان علیه السّلام رفتم و آنچه سؤ ال داشتم ، مطرح کردم . ایشان جواب مرا فرمود تا به خانه اى رسیدیم و داخل خانه شد و دیگر حضرتش را ندیدم . در این ملاقات ، ایشان دوبار به من فرمود:
((از رحمت خدا بدور است کسى که نماز صبح را چندان به تاءخیر بیندازد تا ستاره ها دیده نشوند و نماز مغرب را بقدرى به تاءخیر بیندازد تا ستاره ها نمایان شوند.))( 2)
×××××××
پاورقی:1- دومین نایب خاص امام زمان عجل الله تعالى فرجه در غیبت صغرى . او به سال 305 هجرى قمرى از دنیا رفت .
2- داستانهاى صاحبدلان ، ج 1، ص 131.