ویژه استقبال از ماه مبارک رمضان
دست نوشته شیخ حسنعلی نخودکی
آیت الله شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی در یکی از نامه های خود نوشتند:
- عزیزان من توصیه میکنم در بین همه امور، به دو نکته اهتمام داشته باشید و البته مبنای عمل حقیر هم همین دو نکته است؛
اولاً لقمه حلال: در حلال بودن غذا حتماً دقت کنید البته در حد توان و بعد حضور قلب در نماز و اهمیت به نماز اول وقت.
توصیه میکنم بینالطلوعین (فاصله بین اذان صبح و طلوع آفتاب) را به چهار قسمت تقسیم کنید:
یکی اذکار و تسبیح، دیگر ادعیه، سوم قرائت قرآن و بالاخره تفکر در اعمال روز گذشته.
اگر موفق به طاعتی بودهاید شکر کنید و اگر خدای نکرده مرتکب گناه و معصیتی شدهاید استغفار کنید.
- دیگر آنکه هر روز صدقه دهید، هرچند مبلغ آن کم باشد.
- شبها قدری در بیاعتباری دنیا فکر کنید و به این نکته که دنیا با اهلش چگونه معامله میکند.
- رفقای انسان نیز باید سه نوع باشند:
یک نوع به منزله غذای هر روزه است، نوع دیگر به منزله دوا که سالی یک مرتبه لازم میشود و نوع سوم حکم سم دارد که باید از آنها اجتناب کرد.
شرط استجابت دعاى امت پیامبر
شخص یهودى خدمت امیر المؤ منین على - علیه السلام - آمد، و از فضل خاتم الا نبیاء - صلى الله علیه و آله - بر سایر انبیاء - علیهم السلام - سؤ ال نمود، و گفت که حق تعالى ملایکه را به سجده آدم - علیه السلام - امر کرد.
آن حضرت فرمود: افضل از آن را به محمد - صلى الله علیه و آله - کرامت نموده ؛ زیرا که خود بر او صلوات فرستاد، و به ملایکه امر فرمود که بر او صلوات فرستند، و عبادت عباد را تا روز قیامت ، در صلوات بر آن حضرت قرار داد، و فرمود که : ان الله و ملائکته یصلون على النبى یا ایها الذین آمنوا صلوا علیه و سلموا تسلیما و هر که در حال حیات یا بعد از وفات آن حضرت ، بر او صلوات فرستد، حق تعالى به هر صلواتى ده صلوات بر آن کس مى فرستد، و ده حسنه به او عطا مى فرماید.
و هر که بعد از وفات آن جناب ، بر او صلوات فرستد، آن حضرت مطلع مى شود و بر آن کس صلوات و سلام مى فرستد، مثل صلواتى که فرستاده است و حق سبحانه و تعالى ، دعاى امت او را، در هر چه از پروردگار سؤ ال نمایند، موقوف مى دارد و به اجابت نمى رساند، تا آن که بر آن حضرت صلوات فرستند. و این برزگ تر و عظیم تر است از آن چه به آدم - علیه السلام - عطا فرمود.
******
آثار و برکات صلوات در دنیا، برزخ و قیامت -عباس عزیزى
بانگ رحیل
فرو افتادن پرده ها!
خداوند به آدمى مى فرماید:
یَابْنَ آدَمَ!
1. اَلْمَوْتُ یَکْشِفُ أَسْرارَکَ.
2. وَالْقیامَةُ تَبْلُو أَخْبارَکَ.
3. وَالْکِتابُ یَهْتِکُ أَسْتارَکَ.
4. فَإِذا أَذْنَبْتَ ذَنْباًصَغیراً فَلا تَنْظُرْ إِلى صِغَرِه وَلـکِنِ انْظُرْ إِلى مَنْ عَصَیْتَهُ!
5. وَإِذا رُزِقْتَ رِزْقاً قَلی فَلا تَنْظُرْ إِلى قِلَّتِه وَلـکِنِ انْظُرْ إِلى مَنْ رَزَقَکَ!.
اى فرزندآدم!
1. مرگ، اسرارت را آشکار مى کند.
2. و قیامت، خبرهاى پنهانى ات را فاش مى سازد.
3. و نامه اعمال و پرونده کردار، پرده هایت را مى دَرَد.
4. پس، اگر گناه کوچکى کردى; به کوچکى گناهت منگر، بلکه به [بزرگى] کسى بنگر که عصیانش کرده اى!
5. و هنگامى که رزق و روزى اندکى به تو داده شد، به کمى و اندکى آن منگر; بلکه به [عظمت] کسى بنگر که روزى ات داده است!
گناه، شوم است و چونان سمّى مهلک در شریان حیات بدْفرجام معصیت کاران، جریان مى یابد و بناى سستْ بنیان زندگى آنان را ویران مى سازد; اما قبیحترین و دهشتناکترین چهره گناه، در «جرأت و جسارت آدمى در برابر خداوند» نمایان مى شود! انسان عاصى، گویا به خداوند اعلان جنگ مى دهد و بى باکى خویش را از قهر و کیفر وى و بى شرمى خود را از خدا ابراز مى دارد و یا گویى خداوند را نابینا و یا ناتوان مى انگارد! وگر نه، چگونه است که اگر بندهاى از آفریدگان خدا و حتّى کودکى صاحب تشخیص [ممیّز] ما را بنگرد، از انجام کارهاى زشت، خوددارى مى کنیم و حیاى از او مانعمان مى شود؟!
آن زمانى که کنى قصد گناه **گر کند کودکى از دور نگاه
شرم دارى; ز گنه درگذرى **پرده عفّت خود را ندرى
شرم بادت ز خداوند جهان **که بُوَد شاهد اسرار نهان!
نقل شده است که: به امامى از امامان معصوم ـ درود خداوند بر آنان باد ـ گفته شد: شخصى به گناهى [از انحرافات جنسى ]مبتلا شده و چنان معتاد گردیده که توان ترک آن را ندارد. حال که بى اختیار و از سر اضطرار، این عمل حرام را انجام مى دهد، آیا بر او گناهى هست؟ امام(علیه السلام)پرسید: آیا در انظار مردم، و جایى که کسى او را مى بیند، نیز آن عمل حرام را مى کند؟ پاسخ دادند: نه! فقط در خلوت چنین مى کند. امام(علیه السلام)فرمود: پس مى تواند نکند! آرى، او گناهکار است و سزاوار کیفر... .
واى اگر پرده ز اسرار بیفتد روزى **فاش گردد که چه در خرقه این مهجور است
چه کنم تا به سر کوى تواَم راه دهند؟**کاین سفر، توشه همى خواهد و این ره دور است
******
از اوج آسمان – على اکبرمظاهرى
دعای امام صادق علیه السلام در روز آخر شعبان
قال الامام الصادق علیهالسلام ـ مِمّا کانَ یَقولُهُ فی آخِرِ لَیلَةٍ مِن شَعبانَ و أوَّلِ لَیلَةٍ مِن شَهرِ رَمَضانَ
از جمله دعاهایى که امام صادق علیهالسلام در آخرین شب شعبان و اوّلین شب ماه رمضان مىخوانْد:
اللّهُمَّ إنَّ هذَا الشَّهرَ المُبارَکَ الَّذی اُنزِلَ فیهِ القُرآنُ هُدىً لِلنّاسِ و بَیِّناتٍ مِنَ الهُدى وَالفُرقانِ قَد حَضَرَ، فَسَلِّمنا فیهِ وَ سَلِّمهُ لَنا و تَسَلَّمهُ مِنّا فی یُسرٍ مِنکَ و عافِیَةٍ ، یامَن أخَذَ القَلیلَ و شَکَرَ الکَثیرَ اقبَل مِنِّی الیَسیرَ .
خداوندا! این ماه مبارک، که قرآن را در آن فرو فرستادهاى و آن را مایه هدایت مردم و نشانههایى روشن از هدایت و فرقان قرار دادهاى، فرا رسید. پس، ما را در این ماه، سالم بدار و نیز آن را براى ما سالم بدار و آن را با آسانى و تندرستى از سوى خودت، از ما دریافت کن. اى که اندک را مىگیرى و پاداش بسیار مىدهى! اندک را از من بپذیر!
اللّهُمَّ إنّی أسأَلُکَ أن تَجعَلَ لی إلى کُلِّ خَیرٍ سَبیلاً، و مِن کُلِّ ما لا تُحِبُّ مانِعا، یا أرحَمَ الرّاحِمینَ، یا مَن عَفا عَنّی و عَمّا خَلَوتُ بِهِ مِنَ السَّیِّئاتِ،یا مَن لَم یُؤاخِذنی بِارتِکابِ المَعاصی، عَفوَکَ عَفوَکَ عَفوَکَ یا کَریمُ، إلهی وَ عَظتَنی فَلَم أتَّعِظ ، و زَجَرتَنی عَن مَحارِمِکَ فَلَم أنزَجِر، فَما عُذری؟ فَاعفُ عَنّی یا کَریمُ ، عَفوَکَ عَفوَکَ
خداوندا! از تو مىخواهم که به سوى هر نیکى، راهى و در برابر هر آنچه دوست ندارى، باز دارندهاى برایم قرار دهى! اى مهربانترینِ مهربانان؛ اى که از من و از گناهانى که در نهان انجام دادهام، چشم پوشیدى؛ اى آن که مرا به خاطر نافرمانىها مؤاخذه ننمودى! ببخشاى، ببخشاى، ببخشاى، اى بزرگوار!
خدایا! پندم دادى، پند نگرفتم! از گناهانت بازم داشتى، دست برنداشتم! چه عذرى دارم؟! پس بر من ببخشاى، اى بزرگوار! ببخشاى، ببخشاى!
اللّهُمّ، إنّی أسأَلُکَ الرّاحَةَ عِندَ المَوتِ، وَالعَفوَ عِندَ الحِسابِ، عَظُمَ الذَّنبُ مِن عَبدِکَ فَلیَحسُنِ التَّجاوُزُ مِن عِندِکَ، یا أهلَ التَّقوى و یا أهلَ المَغفِرَةِ، عَفوَکَ عَفوَکَ
. خداوندا! از تو آسودگى را به هنگام مرگ و بخشایش را به هنگام حساب، مىخواهم. بندهات گناه بزرگ آورْد. اینک، گذشت از سوى تو، نیکوست، اى شایسته تقوا و اى شایسته آمرزش! ببخشاى، ببخشاى!
اللّهُمَّ إنّی عَبدُکَ وَابنُ عَبدِکَ وَابنُ أمَتِکَ، ضَعیفٌ فَقیرٌ إلى رَحمَتِکَ، و أنتَ مُنزِلُ الغِنى وَالبَرَکَةِ عَلَى العِبادِ، قاهِرٌ مُقتَدِرٌ، أحصَیتَ أعمالَهُم و قَسَمتَ أرزاقَهُم، و جَعَلتَهُم مُختَلِفَةً ألسِنَتُهُم و ألوانُهُم، خَلقا مِن بَعدِ خَلقٍ، لا یَعلَمُ العِبادُ عِلمَکَ، ولا یَقدِرُ العِبادُ قَدرَکَ، و کُلُّنا فَقیرٌ إلى رَحمَتِکَ، فَلا تَصرِف عَنّی وَجهَکَ، وَاجعَلنی مِن صالِحی خَلقِکَ فِی العَمَلِ وَالأَمَلِ وَالقَضاءِ وَالقَدَرِ
خداوندا! من بنده تو و فرزند بنده و کنیز توام، ناتوانى که نیازمند رحمت توست؛ و تویى که بر بندگانت، توانگرى و برکت را فرو مىفرستى و چیره با اقتدارى و کارهاى بندگان را شمرده و روزىهایشان را تقسیم کردهاى و آنان را با زبانها و رنگهاى گوناگون، قرار دادهاى، آفرینشى پس از آفرینشى .
بندگان، نه دانش تو را دارند و نه قدرت تو را . همه ما نیازمند رحمت توییم. پس، روى رحمت را از من برنگردان و مرا در کار و امید و تقدیر خویش، از بندگان شایستهات قرار بده!.
اللّهُمَّ أبقِنی خَیرَ البَقاءِ، و أفنِنی خَیرَ الفَناءِ؛ عَلى مُوالاةِ أولِیائِکَ و مُعاداةِ أعدائِکَ وَالرَّغبَةِ إلَیکَ وَالرَّهبَةِ مِنکَ، وَالخُشوعِ وَالوَفاءِ وَالتَّسلیمِ لَکَ، وَالتَّصدیقِ بِکِتابِکَ، وَاتِّباعِ سُنَّةِ رَسولِکَ .
خداوندا! مرا به نیکوترین ماندن، باقى بدار و به بهترین فنا، فانى ساز: بر دوستى با دوستانت و دشمنى با دشمنانت و شوق به درگاهت و هراس از عظمتت و خشوع و وفا و تسلیم نسبت به خودت و باور به کتابت و پیروى از سنّت فرستادهات .
اللّهُمَّ ما کانَ فی قَلبی مِن شَکٍّ أو ریبَةٍ، أو جُحودٍ أو قُنوطٍ ، أو فَرَحٍ أو بَذَخٍ، أو بَطَرٍ أو خُیَلاءَ، أو رِیاءٍ أو سُمعَةٍ، أو شِقاقٍ أو نِفاقٍ، أو کُفرٍ أو فُسوقٍ أو عِصیانٍ، أو عَظَمَةٍ أو شَیءٍ لا تُحِبُّ، فَأَسأَلُکَ یا رَبِّ أن تُبدِلَنی مَکانَهُ إیمانا بِوَعدِکَ، و وَفاءً بِعَهدِکَ، و رِضا بِقَضائِکَ، و زُهدا فِی الدُّنیا، و رَغبَةً فیما عِندَکَ، و اُثرَةً و طُمَأنینَةً و تَوبَةً نَصوحا، أسأَلُکَ ذلِکَ یا رَبَّ العالَمینَ .
خداوندا! آنچه در دلم هست، از: شک و تردید، یا انکار و یأس، یا شادى بىجا و غرور، یا سرمستى و غرور، یا ریا و آوازهخواهى، یا دشمنى و نفاق، یا کفر و تبهکارى و نافرمانى، یا خودبزرگبینى و یا هر چه که دوست نمىدارى ـ پروردگارا ـ از تو مىخواهم که آنها را به ایمان به وعدهات، وفا به پیمانت، رضا به تقدیرت، پارسایى در دنیا، شوق به آنچه پیش توست، بزرگوارى، آرامش و توبه راستیناست. توبه نصوح، یعنى توبه درست و بىغل و تبدیل کنى! اى پروردگار جهانیان! اینها را از تو مىطلبم.
إلهی أنتَ مِن حِلمِکَ تُعصى، و مِن کَرَمِکَ وَ جودِکَ تُطاعُ؛ فَکَأَنَّکَ لَم تُعصَ، و أنَا و مَن لَم یَعصِکَ سُکّانُ أرضِکَ، فَکُن عَلَینا بِالفَضلِ جَوادا، و بِالخَیرِ عَوّادا، یا أرحَمَ الرّاحِمینَ
خدایا! چون بردبارى، نافرمانىات مىکنند و چون بزرگوار و بخشندهاى، فرمانت مىبرند، آن چنان که گویا نافرمانىات نکردهاند. من و آن که نافرمانى تو نکرده است، ساکنان زمین توییم. پس با عطاى خویش بر ما، بخشنده و خیررسان باش، اى مهربانترینِ مهربانان!
درود خدا بر محمّد و خاندان او، درودى پیوسته و بىشمار، درودى که ارزش آن را کسى جز تو نداند، اى مهربانترینِ مهربانان!
**************
مصباح المتهجّد:850/911، الإقبال: 1/43، البلد الأمین: 192
پندهای کوتاه از نهج البلاغه :
مردم دنیا، کارگرانند. گروهى در دنیا و براى دنیا کار کنند. چنان که دنیاشان ، آنان را از کار آخرت باز داشته است . از نیازمندى بازماندگان خود بیمناکند و بر خویش بیمى ندارند. و زندگى خویش در راه سود دیگران مى بازند.
و گروهى دیگر، در دنیا، براى آخرت خویش کار مى کنند. چنان که کار دنیاشان ، به خودى خود، ساخته مى آید و از دنیا و آخرت بهره مند مى شوند و موجه در پیشگاه خدا حاضر مى آیند و پروردگار، دست نیاز آنان را کوتاه نمى کند.
حدیث روز
قالَ الحسن مجتبی علیه السلام:
إنَّ اللهَ جَعَلَ شَهْرَ رَمَضانَ مِضْمارا لِخَلْقِهِ، فَیَسْتَبِقُونَ فیهِ بِطاعَتِهِ إِلی
مَرْضاتِهِ، فَسَبَقَ قَوْمٌ فَفَازُوا، وَقَصَّرَ آخَرُونَ فَخابُوا.[1] .
ترجمه:
فرمود:خداوندمتعال ماه رمضان رابرای بندگان خودمیدان مسابقه قرارداد.
پس عدّه ای در آن ماه با اطاعت و عبادت به سعادت و خوشنودی الهی از یکدیگر سبقت خواهند گرفت و گروهی از روی بی توجّهی وسهل انگاری خسارت و ضرر می نمایند.
***
پاورقی:1- تحف العقول،ص234--- من لایحضره الفقیه،ج1،ص511
خطبه پیامبر گرامی اسلام(ص)درآخرماه شعبان المعظم
شیخ صدوق به سند معتبره روایت کرده از حضرت امام رضا (علیه السلام) از پدران بزرگوار خود از حضرت امیرالمؤ منین (علیه و على اولاده السلام) که فرمود : خطبه اى خواند براى ما روزى حضرت رسول خدا (صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ آله) پس فرمود :
اَیُّها النّاس بدرستى که رو کرده است به سوى شما ماه خدا با برکت و رحمت و آمرزش. ماهى است که نزد خدا بهترین ماه ها است و روزهایش بهترین روزها است و شب هایش بهترین شب ها است و ساعت هایش بهترین ساعتها است و آن ماهی است که خوانده اند شما را در آن بسوى ضیافت خدا و گردیده اید در آن از اهل کرامت خدا . نَفَسهاى شما در آن ثواب تسبیح دارد و خواب شما ثواب عبادت دارد و عملهاى شما در آن مقبول است و دعاهاى شما در آن مستجاب است . پس سؤ ال کنید از پروردگار خود به نیّت هاى درست و دل هاى پاکیزه از گناهان و صفات ذمیمه که توفیق دهد شما را براى روزه داشتن آن و تلاوت کردن قرآن در آن .
به درستى که شقى و بد عاقبت کسى است که محروم گردد از آمرزش خدا در این ماه عظیم و یاد کنید به گرسنگى و تشنگى شما در این ماه تشنگى و گرسنگى روز قیامت را و تَصدّق کنید بر فقیران و مسکینان خود و تعظیم نمائید پیران خود را و رحم کنید کودکان خود را و نوازش نمائید خویشان خود را و نگاه دارید زبان هاى خود را از آنچه نباید گفت و بپوشید دیدهاى خود را از آنچه حلال نیست شما را در نظر کردن به سوى آن و بازدارید گوش هاى خود را از آنچه حلال نیست شما را شنیدن آن و مهربانى کنید با یتیمان مردم تا مهربانى کنند بعد از شما با یتیمان شما و بازگشت کنید به سوى خدا از گناهان خود و بلند کنید دست هاى خود را به دعا در اوقات نمازهاى خود ، زیرا که وقت نمازها بهترین ساعت ها است که نظر مى کند حق تعالى در این اوقات به رحمت به سوى بندگان خود و جواب مى گوید ایشان را هرگاه او را مناجات کند و لبّیک مى گوید ایشان را هرگاه او را ندا کنند و مستجاب مى گرداند هرگاه او را بخوانند اى گروه مردمان . به درستى که جان هاى شما در گروِ کرده هاى شما است ، پس از گرو به در آورید به طلب آمرزش از خدا و پشت هاى شما گرانبار است از گناهان شما ، پس سبک گردانید آنها را به طول دادن سجده ها و بدانید که حق تعالى سوگند یاد کرده است به عزّت و جلال خود که عذاب نکند نمازگذارندگان و سجده کنندگان در این ماه را و نترساند ایشان را به آتش جهنم در روز قیامت .
ایُّها النّاس هر که از شما افطار دهد روزه دار مؤمنى را در این ماه از براى او خواهد بود نزد خدا ثواب بنده آزاد کردن و آمرزش گناهان گذشته . پس بعضى از اصحاب گفتند : یا رسول الله همه ما قدرت بر آن نداریم . حضرت فرمود : بپرهیزید از آتش جهنم به افطار فرمودن روزه داران اگرچه به نصف دانه خرما باشد و اگر چه به یک شربت آبى باشد ؛ به درستى که خدا این ثواب را مى دهد کسى را که چنین کند اگر قادر بر زیاده از این نباشد .
اَیُّها النّاسُ هر که خُلْق خود را در این ماه نیکو گرداند بر صراط آسان بگذرد در روزى که قدم ها بر آن لغزد و هر که سبک گرداند در این ماه خدمت غلام و کنیز خود را ، خدا در قیامت حساب او را آسان گرداند و هر که در این ماه شرّ خود را از مردم باز دارد ، حق تعالى غضب خود را در قیامت از او باز دارد و هر که در این ماه یتیم بى پدرى را ، گرامى دارد خدا او را در قیامت گرامى دارد و هر که در این ماه صله و احسان کند با خویشان خود خدا وَصل کند او را به رحمت خود در قیامت و هر که در این ماه قطع احسان از خویشان خود بکند ، خدا در قیامت قطع رحمت از او کند و هر که نماز سنّتى در این ماه بکند خدا براى او برات بیزارى از آتش جهنم بنویسد و هر که در این ماه نماز واجبى را ادا کند خدا عطا کند به او ثواب هفتاد نماز واجب که در ماه هاى دیگر کرده شود و هر که در این ماه بسیار بر من صلوات فرستد خدا سنگین گرداند ترازوى عمل او را در روزى که ترازوهاى اعمال سبک باشد و کسى که یک آیه از قرآن در این ماه بخواند ثواب کسى دارد که در ماه هاى دیگر ختم قرآن کرده باشد .
اَیُّها النّاسُ بدرستى که درهاى بهشت در این ماه گشاده است پس سؤ ال کنید از پروردگار که آن را به روى شما نبندد ؛ و درهاى جهنّم در این ماه بسته است . پس سؤ ال کنید از پروردگار تبارک و تعالى به تلاوت کردن قرآن مجید در شب ها و روزهاى این ماه و به ایستادن به نماز و جِدّ و جَهد کردن در عبادت و بجا آوردن نمازها در اوقات فضیلت و کثرت استغفار و دعا .
فَعَنِ الصّادِقِ علیه السلام : اَنَّهُ مَنْ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ فى شَهْرِ رَمَضانَ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ اِلى قابِلٍ اِلاّ اَنْ یَشْهَدَ عَرَفَهَ
امام صادق علیه السلام فرمود: هر که در ماه رمضان آمرزیده نشود تا سال آینده آمرزیده نشود مگر آنکه در عرفات حاضر شود
و نگاه دارد خود را از چیزهایى که خدا حرام کرده است و از افطار کردن بر چیزهاى حرام و رفتار کن به نحوى که مولاى ما حضرت صادق (علیه السلام) وصیّت نموده و فرموده هرگاه روزه دارى ، مى باید که روزه داری گوش و چشم و مو و پوست و جمیع اعضاى تو ، یعنى از محرّمات بلکه از مکروهات و فرمود باید که روزِ روزه داری تو مانند روزِ افطار تو نباشد و نیز فرموده که روزه نه همین ترک از خوردن و آشامیدن است ؛ بلکه باید در روز روزه نگاه دارید زبان خود را از دروغ و بپوشانید دیده هاى خود را از حرام و با یکدیگر نزاع مکنید و حَسَد مبرید و غیبت مکنید و مجادله مکنید و سوگند دروغ مخورید بلکه سوگند راست نیز و دشنام مدهید و فحش مگوئید و ستم مکنید و بى خردى مکنید و دلتنگ مشوید و غافل مشوید از یاد خدا و از نماز و خاموش باشید از آنچه نباید گفت و صبر کنید و راستگو باشید و دورى کنید از اهل شرّ و اجتناب کنید از گفتار بد و دروغ و افتراء و خصومت کردن با مردم و گمان بد بردن و غیبت کردن و سخن چینى کردن و خود را مُشْرِف به آخرت دانید و منتظر فَرَج و ظُهور قائم آل محمّد (علیه السلام) باشید و آرزومند ثوابهاى آخرت باشید و توشه اعمال صالحه براى سفر آخرت بردارید .
بر شما باد به آرام دل و آرام تن و خضوع و خشوع و شکستگى و مذلّت مانند بنده اى که از آقاى خود ترسد و ترسان باشید از عذاب خدا و امیدوار باشید رحمت او را و باید پاک باشد اى روزه دار دل تو از عیبها و باطن تو از حیله ها و مکرها و پاکیزه باشد بدن تو از کثافتها و بیزارى بجوى به سوى خدا از آنچه غیر اوست و در روزه ولایت خود را خالص گردانى از براى او و خاموش باشى از آنچه حق تعالى نهى کرده است تو را از آن در آشکارا و پنهان و بترسى از خداوند قهار آنچه سزاوار ترسیدن او است در پنهان و آشکار و ببخشى روح و بدن خود را به خداى عزّوجلّ در ایّام روزه خود و فارغ گردانى دل خود را از براى محبّت او و یاد او و بدن خود را به کارفرمائى در آنچه خدا تو را امر کرده است به آن و خوانده است به سوى آن اگر همه اینها را به عمل آورى آنچه سزاوار روزه داشتن است به عمل آورده اى و فرموده خدا را اطاعت کرده اى و آنچه کم کنى از آنها که بیان کردم از براى تو به قدر آن از روزه تو کم مى شود از فضل آن و ثواب آن .
به درستى که پدرم گفت : رسول خدا (صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ آله) شنید که زنى در روز روزه اى جاریه خود را دشنام داد . حضرت طعامى طلبید . آن زن را گفت بخور زن . زن گفت من روزه ام . فرمود : چگونه روزه اى که جاریه خود را دشنام دادى . روزه فقط همین نخوردن و نیاشامیدن تنها نیست . به درستى که حق تعالى روزه را حجابى گردانیده است از سایر امور قبیحه . از کردار بد و گفتار بد . چه بسیار کمند روزه داران و چه بسیارند گرسنگى کشندگان و حضرت امیرالمؤ منین (علیه السلام) فرمود که چه بسیار روزه دارى که بهره اى نیست او را از روزه به غیر از تشنگى و گرسنگى و چه بسیار عبادت کننده اى که نیست او را بهره اى از عبادت به غیر تَعَب . اى خوشا خواب زیرکان که بهتر از بیدارى و عبادت احمقان است و خوشا افطار کردن زیرکان که بهتر از روزه داشتن بى خردان است .
و روایت شده از جابربن یزید از حضرت امام محمد باقر (علیه السلام) که حضرت رسول (صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ آله) به جابر بن عبدالله فرمود : اى جابر این ماه رمضان است ، هر که روزه بدارد روز آن را و بایستد به عبادت پاره اى از شبش را و باز دارد از حرام شکم و فَرْج خود را و نگاه دارد زبان خود را ، بیرون رود از گناهان خود مثل بیرون رفتن او از ماه . جابر گفت یا رسول اللّه چه نیکو است این حدیث که فرمودى ، فرمود : اى جابر چقدر سخت است این شرطهایى که نمودم .
دعاهاى قرآن
دعاى مادر مریم
حنه همسر عمران بود و هر دو از موحدان و از خاندان بزرگ توحید و یکتاپرستى بودند. هنگامى که حنه باردار شد نذر کرد که فرزندى که در راه دارد خدمتگزار بیت المقدس شود. او که انتظار داشت فرزندش پسر باشد، به هنگام زایمان دریافت نوزادش دختر است . او را مریم نامید و زکریاى پیامبر بزرگ بیت المقدس و شوهر خاله مریم سرپرستى او را به عهده گرفت .
مریم همراه با رشد جسمى ، جانش نیز در پرتو تعلیمات الهى پرورش یافت و بدون همسر با نفخ روح الهى عیسى را بزاد.
خداوند از دعاى حنه مادر مریم و همسر عمران چنین یاد میکند:
او گفت :
رب انى نذرت لک ما فى بطنى محررا فتقبل منى انک انت السمیع العلیم .
بارالها، من فرزندى که در شکم دارم نذر کردم ، براى تو آزاد باشد از من بپذیر به درستیکه تو شنوا و دانایى .
در آیه دیگر مى فرماید: خداوندش به نیکو قبولى از او پذیرفت .
دعاى حواریون عیسى علیه السلام
حضرت عیسى علیه السلام در میان بنى اسرائیل به پیامبرى برانگیخته شد. بنى اسرائیل که مردمى بهانه گیر و لجوج بودند حضرت عیسى را مى آزردند. معجزاتى که عیسى علیه السلام در معرض دید آنان قرار مى داد، آنان را بیدار نکرد و همچنان بر کفر خود اصرار مى ورزیدند.
عیسى علیه السلام که بى خردى آنان را دید در میان مردم ندا داد چه کسانى مرا در راه خدا یارى مى کنند ؟
حواریون ، گفتند ما یاوران الهى هستیم ، به خداوند ایمان آورده ایم و گواه باش که ما تسلیم اوییم . و سپس دست به دعا برداشتند و چنین دعا کردند:
ربنا ءامنا انزلت و اتبعنا الرسول فاکتبنا مع الشاهدین.
بارالها، به آنچه نازل فرمودى ایمان آوردیم ، و پیامبرت را پیروى کردیم ، پس ما را از گواهان قرار ده .
دعاى حضرت عیسى علیه السلام
در دعاى پیشین گفتیم وقتى که عیسى علیه السلام کفر و لجاجت بنى اسرائیل را دید از میان یاورانى طلبید. حواریون اعلام کردند: ما یاوران الهى هستیم و تو را در برابر کافران یارى مى دهیم . اما اینان نیز به راحتى عیسى را همراهى نمى کردند، بلکه سخنان و خواسته هاى ناروایى داشتند. یکى از خواسته هاى آنان مائده آسمانى بود عیسى به آنان گفت تن اگر به راستى ایمان آورده اید از خدا پروا کنید و بهانه جویى نکنید آنان گفتند: ما مى خواهیم از مائده آسمانى بخوریم تا قلب ما به پیام و پیامبرى تو اطمینان یابد و بدانیم تو با ما صادقانه سخن مى گویى . در این هنگام عیسى علیه السلام دست به دعا برداشت و چنین گفت :
اللهم ربنا انزل علینا مائدة من السماء تکون لنا عیدا لاولنا و آخرنا و آیة منک و ارزقنا و انت خیرالرازقین
بارالها، پروردگارا!بر ما مائده آسمانى فرو فرست تا براى اول و آخر ما عید شود، و نشانه اى از تو باشد، و ما را روزى ده که ، تو بهترین روزى دهندگانى .
خداوند در پاسخ فرمود: من آن را بر شما فرو مى فرستم هر کدام از شما، پس از این معجزه باز هم کفر ورزد او را به گونه اى عذاب کنم که هیچ کس از جهانیان را بدان گونه عذاب نکنم .
******
دعاهاى قرآن - حسین واثقى
آثار و برکات صلوات در دنیا-2
استعانت پیامبران از صلوات
توصیه خدا به موسى به صلوات زیاد
حق تعالى به موسى پیامبر خطاب نمود:
مى خواهى من به تو نزدیک تر باشم از کلام تو به زبان تو و از دیدن تو به چشم تو و از روح تو به بدن تو و از اندیشه تو به دل تو، به حبیب من محمد مصطفى - صلى الله علیه و آله - صلوات بسیار فرست .
غلبه یهود به برکت صلوات
خداوند به یهودیان وحى فرمود که :
هر گاه دچار مصیبتى شدند، با صلوات بر پیامبر صلى الله علیه و آله و اهل بیت آن حضرت خود را نجات دهند.
ده سال قبل از ظهور پیامبر اسلام ، دو قبیله اسد و غطفان با گروهى از مشرکان ، به یهودیان حمله کردند، یهودیان خدا را با صلوات بر پیامبر صدا زده و مشرکان را شکست دادند.
پس از این شکست دو قبیله اسد و غطفان ، سپاهى در حد سى هزار نفر را تشکیل داد و به جنگ یهودیان که سیصد تن بیش نبودند آمدند، مشرکان ، آب و غذا را از یهودیان منع کردند و به آنها گفتند: ما همه شما را کشته ، فرزندان و زنان شما را اسیر نموده و اموال تان را غارت مى کنیم .
یهودیان این بار با صلوات بر محمد و اهل بیت او علیهماالسلام خود را نجات دادند، به این ترتیب که پس از فرستادن صلوات ، با وجودى که فصل تابستان بود باران بارید، و کاروانى که حامل آذوقه بود نیز مخفیانه وارد قلعه یهودیان شد. در حالى که مشرکان در خواب بودند.
پس از آن که از خواب بیدار شدند، گفتند: جنگ را زودتر آغاز کنیم ؛ زیرا یهودیان هم تشنه و هم گرسنه اند.
یهودیان گفتند: خداوند به ما هم طعام رسانید و هم آب و ما قادر بودیم وقتى که شما در خواب بودید شما را بکشیم ؛ اما این کار را نکردیم .
مشرکان که جریان را این گونه دیدند، باز هم بر عناد خود افزودند و به یهودیان پیشنهاد مبارزه دادند، یهودیان این بار نیز با تمسک به صلوات بر پیامبر صلى الله علیه و آله بر سى هزار مشرک پیروز شدند، در حالى که تعداد آن ها سى صد نفر بیش نبود.
این بود، یارى کردن حق تعالى ، یهود را بر مشرکان ، به سبب آن که بر محمد و اهل بیت آن حضرت صلوات فرستادند.
صلوات ، علت خلیل شدن ابراهیم
امام حسن عسکرى - علیه السلام - فرمود:
انما اتخذ الله ابراهیم - علیه السلام - خلیلا لکثرة صلواته على محمد و اهل بیته صلواة الله علیهم اجمعین ؛
خداوند حضرت ابراهیم - علیه السلام - را خلیل خود انتخاب کرد؛ براى این که او بر محمد - صلى الله علیه و آله - و خاندانش که درود خدا بر آنان باد، زیاد صلوات مى فرستاد.
*******
آثار و برکات صلوات در دنیا، برزخ و قیامت -عباس عزیزى
کرامات الرضویه (ع )- 4
شفاى دردها
مشهدى رستم پسر على اکبر سیستانى فرمود:
من دوازده سال قبل از این تاریخ (سیزدهم ماه ربیع الثانى سنه 1335) از سیستان به مشهد مقدس مشرف و مقیم شدم پس از دو سال زوجه ام از دنیا رفت و بعد از آن درد شدیدى به پاى راست و کمرم عارض شد. به نحوى که از درد بى تاب شده و قوه برخواستن نداشتم و به جهت نادارى و پریشانى نتوانستم به طبیبهاى ایرانى رجوع کنم .
لذا به حمالى گفتم تا مرا بر پشت نموده و به بیمارستان انگلیسى برد و دکتر انگلیسى در آنجا چهل روز باقسام مختلفه و دواهاى بسیار در مقام علاج برآمد. هیچ اثر بهبودى ظاهر نشد. بلکه پاى راستم که درد مى کرد روح از آن رفت و خشک شد به نحوى که ابدا احساس حرارت و برودت نمى کردم . لذا از درد پا راحت شده لکن کمرم مختصرى درد مى کرد و به جهت بى حس شدن پا نمى توانستم حتى با عصا بایستم . دکتر هم چون از علاج من نامید شد به حمّالى گفت تا مرا از مریضخانه بیرون آورده پهلوى کوچه اى که نزدیک ارک دولتى بود گذاشت و من قریب ده سال در آن کوچه و نزدیکى آن تکدّى مى کردم و بذلت تمام روزگار را مى گذارندم تا در این اواخر بدرد بواسیر مبتلا شدم .
چون درد شدّت گرفت بسیار متاذى شدم و خود را به طبیب رساندم و او جاى بواسیر مرا قطع کرد و بیرون آمدم از اثر قطع بواسیر بیضتینم ورم کرد و مانند کوزه بزرگى شد و با این حال درد کمرم نیز شدت کرد. و در عذاب بودم .
روزى یک نفر ارمنى از آن کوچه مى گذشت و شنید که من از درد ناله مى کنم از راه شماتت گفت شما مسلمانها مى گوئید هرکس به کنیسه ما پناه برد دردش بدرمان مى رسد پس تو چرا پناه نمى برى که شفا بیابى (مقصود او از کنیسه حرم مطهر حضرت ثامن الائمه (ع ) بود.)
شماتت آن ارمنى خیلى بر من اثر کرد بطوریکه درد خود فراموش کردم گویا بى اختیار شدم و باو گفتم که پدرسگ تو را با کنیسه ما چکار است .
ارمنى نیز متغیّر شده به من بد گفت و چوبى هم بر سر من زد و رفت .
من با نهایت خلق تنگى و پریشانى قصد آستان قدس امام هشتم حضرت رضا (ع ) نمودم و چون قدرت راه رفتن نداشتم با سر زانوى چپ ، خود را کم کم کشانیدم تا به حرم مطهر رسیدم و بالاى سر مطهر خود را بریسمانى بضریح بستم و عرض کردم آقا جان من از در خانه ات بجائى نمى روم تا مرا مرگ یا شفا دهى و مرگ براى من بهتر است زیرا که طاقت شماتت ندارم .
پس دو روز در آستان آن حضرت بودم روز سوم درد کمر و بواسیر شدت گرفت و یکى از خدام در حرم مرا اذیّت مى کرد که برخیز و از حرم بیرون شو.
مى گفتم آخر من شلم و دردمندم و به کسى کارى ندارم و از مولاى خود شفا یا مرگ مى خواهم پس با دل شکسته بقدرى عرض کردم یا مرگ یا شفا و مرگ براى من بهتر است تا خوابم برد.
در عالم خواب دیدم دو انگشت از ضریح مطهر بیرون آمد و بر سینه ام خورد و صدائى شنیدم که فرمود برخیز!! من خیال کردم همان خادم است که مرا اذیت مى کرد. گفتم اذیت مکن بار دیگر دو انگشت از ضریح بیرون آمد و بر سینه ام رسید و فرمود برخیز.
گفتم نه پا دارم و نه کمر: فرمود کمرت راست شد! در این حال چشمم را باز کردم ، میان ضریح مطهر آقائى دیدم که قباى سبز در بر و فقط عرق چینى بر سر داشت و از روى مبارکش ضریح پر از نور شده بود.
فرمود: برخیز که هیچ دردى ندارى .
تا این سخن را فرمود فورا برخاستم و به سرعت دست دراز کردم که دامن آن بزرگوار را بگیرم و حاجت دیگر بخواهم از نظرم غائب شد.
ملتفت خودم شدم که خواب هستم یا بیدار و دیدم صحیح و سالم ایستاده ام و از درد کمر و از مرض بواسیر و ورم بیضتین اثرى نیست .
هذا حرم فیه شفاء الا سقام
فیه لملا ئک السموات مقام
من یمم بابه ینل مطلبه
من حل به فهو على النار حرام
*******
کرامات الرضویه (ع ) - على میرخلف زاده