توجیه بدیها
امام صادق علیه السلام شنید که مردى شهرت به تقوى پیدا کرده است . روزى آن مرد را مشاهده کرد که جمع زیادى از عوام اطراف او را گرفته بودند.
پس آن مرد از مردم کناره گرفت و تنها به راهى حرکت کرد؛ امام علیه السلام ناظر کارهاى او بود.
پس از زمانى کوتاه امام دیدند او جلو یک دکان نانوائى ایستاد، و دو نان مخفیانه برداشت و به راه افتاد. پس از چند قدمى از دکان میوه فروشى دو عدد انار برداشت و به راهش ادامه داد.
پس از پیمودن مسافتى نزد مرد مریضى رفت و نانها و انارها را به وى داد و به مقصد خود خواست برود، امام علیه السلام خود را به آن مرد رساند و فرمود: امروز از تو عمل شگفت انگیزى دیدم ، و آنچه را دیده بود برایش نقل کرد!
آن مرد گفت : گمان مى کنم تو امام صادق علیه السلام هستى ؟ فرمود: آرى ، گفت : با آنکه فرزند پیامبرى ، افسوس که چیزى نمى دانى ؟
فرمود: چه جهلى از من دیده اى ؟ گفت : مگر نمى دانى خداوند در قرآن فرموده (هر کار نیکى انجام دهد ده حسنه دارد و هر که گناهى کند جز یک گناه برایش ننویسند)(1) از این جهت به حساب من دو نان و دو انار دزدیده ام ، مجموعا چهار گناه محسوب مى شود، و آنها را در راه خدا داده ام مى شود چهل حسنه .
چهار گناه را از چهل حسنه کم کنند سى و شش حسنه برایم باقى مى ماند، و تو از این حسابها نمى دانى !
امام فرمود: خدا مرگ دهد مگر این آیه از قرآن را نشنیدى که مى فرماید (خدا از پرهیزگاران قبول اعمال کند)؟!(2) تو چهار گناه کردى و مال مردم را دزدیدى و چهار گناه دیگر کردى که بدون اجازه به دیگران دادى ، پس هشت گناه نمودى و هیچ حسنه اى هم ندارى .
بعد حضرت به اصحابش فرمود: اینگونه تفسیرها و توجیه هاست که اینان هم خودشان و هم دیگران را گمراه مى سازند.(3 (
*******
پاورقی 1:- من جاء بالحسنة فله عشرا مثالها (انعام : 160).
2- انما یتقبل الله من المتقین (مائدة : 27).
3- نمونه معارف 4 / 275 - وسائل الشیعه 2 / 57.
ثواب زیارت امام حسین(علیه السلام)
زیارت امام حسین (ع ) ثوابها و فضیلتهاى زیادى دارد که ما قطره اى از آن را در اینجا مى شماریم منجمله :
1 - عبادت مکرمین را که ملائکه هستند به زوار امام حسین (ع ) عنایت مى فرمایند.
2 - عبادت مصطفین را که انبیاء هستند.
3 - با انبیاء و اوصیاء همنشین مى شوند.
4 - سر سفره انبیاء و اوصیاء مى نشیند و با آنها طعام مى خورد.
5 - پیامبران با او مصافحه مى کنند.
6 - هم صحبت با پیامبران مى شود.
7 - خداوند به زوار امام حسین (ع ) مباهات مى کند.
8 - خداوند به زوار امام حسین (ع ) نظر رحمت مى کند.
9 - دلیل محبت امام حسین (ع ) هستند.
10 - مورد دعاى پیامبران و اوصیاء و اولیاء و ائمه هستند.
11 - سلام خدا و ملائکه و پیامبران بر آنها است .
12 - با مراتب عباد صالحین ومخلصین ومؤ منین ومتقین و زاهدین وخائفین ... است .
13 - جمیع عباداتش مقبول است از نماز و روزه و حج و جهاد... .
14 - مرابطه و وقف و صدقه و آداب مستحبه او قبول است .
15 - ثواب اعلاء درجات نیت خالص به او خواهند داد.
16 - ثواب عبادات تمام عمر بلکه تمام دهر را به او خواهند داد.
17 - تمام گناهانش آمرزیده مى شود.
18 - تمام گناهان پدر و مادر و دوستانش آمرزیده مى شود.
19 - محدث خدا در عرش است .
20 - در علیّین اسمش مسطور مى شود.
21 - مورد خطاب و نداى پروردگار قرار مى گیرد.
22 - ثواب جهاد و شرکت در رکاب امام حسین (ع ) به او مى دهند.
23 - شریک در اعمال شهداى کربلا است .
24 - ثواب در خون غلطیدن در راه خدا را به او مى دهند.
25 - اگر شقى باشد سعید مى شود.
26 - از کرّوبین شمرده مى شود.
27 - از یاوران حضرت زهرا(علیهاالسلام ) مى باشد.
28 - اعضاى او از صورت و چشم و قلب محل دعاى امام صادق (ع ) است .
29 - در روز قیامت شافع است .
30 - از باب الحسین وارد مى شود.
31 - از آب کوثر به او مى خورانند.
32 - ملائکه او را بدرقه مى کنند.
33 - ملائکه به تشییع جنازه او مى آیند.
34 - عزائیل با او مدارا مى کند.
35 - ملائکه بر جنازه او نماز مى خوانند.
36 - وارد بهشت مى شود.
37 - مقرب و هم صحبت الهى مى گردد.
38 - فوز به وصال حورالعین مى شود.
39 - پیغمبر اکرم (ص ) به زیارت او مى آید.
40 - شامل دعا و محبت و احترام و اکرام پیغمبر و اهلبیت مخصوصاحضرت زهرا (علیهم صلوات الله ) میگردد.1
×××××
پاورقی:1- داستانهایى از فضیلت زیارت امام حسین (ع )- على میرخلف زاده
اربعین
در مورد اربعین و بازگشت خاندان پیامبر به کربلا در میان مورخان اختلاف وجود دارد. بسیاری از آنها در کتابهای خود هیچگونه اشارهای به آمدن بازماندگان کاروان حسین به کربلا نداشتهاند که از جمله آنها میتوان به ابن اثیر، طبرسی، بلاذری، نویری، ابن حجر، ابن اعثم کوفی اشاره کرد و گروهی نیز به عزاداری اهل بیت در کربلا اشاره کرده و یا پرداختهاند، مانند: ابی مخنف، ابن نماحلی، جعفر النقدی، محسنالامین، سید بن طاووس.
در مجموع در مورد اربعین چهار احتمال وجود دارد:
1. در سال 61 پس از مراجعت از شام، اهل بیت امام حسین (ع) در روز بیستم صفر به کربلا وارد شدند و به سوگواری پرداختند.
2. اهل بیت پیامبر در روز بیستم ماه صفر سال 61، قبل از رفتن به شام از کربلا عبور کردند و بر مزار شهدا به عزاداری پرداختند. [1] این احتمال بسیار ضعیف به نظر میرسد.
3. اهل بیت رسول خدا در سال 62 یک سال بعد از واقعهی کربلا در بیستم ماه صفر به کربلا آمده باشند.
4. اهل بیت پیامبر بعد از بازگشت به مدینه به کربلا رفته باشند که در این صورت تعیین روز اربعین به عنوان روز رسیدن آنها به کربلا منتفی است، اما آنچه مسلم است خاندان رسالت به زیارت قبور شهدای بزرگ کربلا رفتند وتا سه روز به عزاداری پرداختند وبه قول سیدبن طاووس ماتمهای جگر خراش بر پا داشتند. [2] هنوز هم میتوان صدای سکینه را از کنار قبر پدر شنید که میگفت:
الا یا کربلا نودعک جسما
بلا کفن و لاغسل دفینا
الا یا کربلا نودعک روحا
لا حمد و الوصی مع الامین
«ای کربلا، بدنی را در تو به ودیعه گذاشتهایم که بدون غسل و کفن مدفون شد.
ای کربلا، کسی را به یادگار در تو قرار دادیم که روح احمد (ص) و وصی اوست.»
همچنین آمده است چون کاروان به کربلا رسید جابربن عبدالله انصاری . را دیدند که با تعدادی از بنیهاشم برای زیارت شهدا به کربلا آمده است. چون یکدیگر را ملاقات کردند بشدت گریستند و زنان روستاهای مجاور نیز به آنها پیوستند. [3] آنگاه زینب کبری در حالی که زنان اطرافش را گرفته بودند با صوتی حزین که جانها را میگداخت به امام سلام داد:
السلام علیک ایتها الارواح التی حلت بفناء الحسین و اناخت برحله اشهد انکم أقمتم الصلوة و آتیتم الزکوة و امرتم بالمعروف و نهیتم عن المنکر و جاهدتم الملحدین و عبدتم الله حتی اتاکم الیقین
فرصت و کلام ما به پایان رسید و قصدمان این بود که به مهر و ارادتش بیاویزیم که حسین زندهی همهی روزگاران است و عاشورا انگیزهی بقا و حیات بندگان، و حزن بزرگ آل محمد (ص) از واقعهی جانسوز عاشورا، عزای بیپایان همهی آزادگان و حماسهی بیکران کربلا نیاز بشریت در همه جا و همیشهی آفرینش است. انسانیت، شرف، آزادگی، ایثار و جوانمردی بدون حسین هرگز به معنا نمینشیند که او نه تنها خون خداست که رکن راه و باعث مهر و گل سرسبد آفرینش پروردگار است.
اسلام علیک یا ابا عبدالله
و علی الارواح التی حلت بفنآئک علیک منی سلام الله ابدا ما بقیت و بقی اللیل و النهار و لاجعله الله اخر العهد منی لزیارتکم
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین
×××××
پاورقی:1- ناسخ التواریخ،احوالات امام حسین،ج3،ص86
2و3- لهوف،82
قرآن و موضوع مهدویت (مبحث دوم)
سوره نساء، آیه 159
نیست از اهل کتاب یهود و نصارا و مجوس احدی مگر اینکه ایمان میآورند به عیسی قبل از مرگش وپیش از روز قیامت و عیسی بر آنها گواه خواهد بود.
در کتاب ینابیع المودة ص 422 محمد بن مسلم از امام باقرع روایت میکند عیسی ع قبل از روز قیامت به دنیا فرود میآید و در آنموقع همه یهود و غیریهود پیش از مرگش به او ایمان میآورند و او پشت سرمهدی نماز میگذارد.
حجاج بن یوسف ثقفی تأویل آیه و محل ارجاع ضمیر قبل موته را نمیداند لذا دستور میدهد عدهای از یهود را گردن میزنند و متوجهاست ببیند آنها لب باز میکنند و سخن بگویند و اظهار ایمان به عیسی کنند؛ چیزی متوجه نمیشود از شهر بن حوشب پرسید معنای آیهچیست؟ او میگوید، معنی آیه آن نیست که تو فهمیدهای؛ ضمیر قبل موته، به عیسی برمیگردد نه به اهل کتاب. و قبل از مرگش عیسی نزول بهزمین میکند و یهود و نصارا به او ایمان آورده پشت سر حضرت مهدی هم نماز میخواند. حجاج گفت، ای وای این تأویل را از کیآموختهای شهر بن حوشب گفت، از علی بن حسین بن علی بن ابیطالب. حجاج گفت، به خدا آن را از چشمه زلالی گرفتهای.
سوره بقره، آیه 301
این کتاب شک و ریبی در آن نیست، هدایتکننده متقین است،آنها هستند متقین که ایمان به غیب دارند.
شیخ صدوق در کمالالدین از امام صادقع روایت میکند: روای سوال میکند از تفسیر آیه،امام فرمود: متقین شیعیان علی هستند و مراداز غیبت، غیبت حجت غائب است.
سوره حج، آیه 41
آنهائی که اگر در زمین مستقر سازیمشان برپا دارند نماز را و بدهند زکوة را و امر به معروف و نهی از منکر کنند وعاقبت کارها از آن خداست.
ابوالجار و د از امام باقرع روایت کرده که این آیه درباره مهدی و یاران او نازل شده که خداوند شرق و غربعالم را در اختیار آنها قرار میدهد و دین اسلام را به وسیله آنها در سراسر گیتی پیروز میگرداند بطوری که اثری از ظلم و بدعت در جائیدیده نشود.
سوره حدید، آیه 16
بدانید خدا زمین را بعد از مردنش زنده میگرداند، ما آیات خود را برای شما آشکار ساختیم تا در آن بارهتعمل کنید.
شیخ طوسی در کتاب غیبت از ابن عباس روایت کرده،خداوند زمین مرده را بعد از بیدادگری اهلش به وسیله ظهور قائم آل محمد زندهمیکند و آیات و علائمی که خداوند آشکار میسازد، مراد آن حضرت است.
شیخ صدوق در کمالالدین از امام باقر روایت نموده، خداوند زمین را با ظهور قائم ما زنده میکند بعد از آنکه با کفر اهلش مرده باشد.
ثقةالاسلام کلینی در اصول کافی از ابوبصیر روایت کرده، امام باقر فرمود: یحیی الارض بالعدل بعد موتها بالجور
سوره نور، آیه 35
جابر بن عبدالله انصاری میگوید وارد مسجد کوفه شدم دیدم امیرالمومنین مینویسد و لبخند میزندعرض کردم یا امیرالمومنین چه چیز شما را متبسم ساخته فرمود: تعجب میکنم از کسی که این آیه را میخواند و معرفت در حق ما ندارد.پرسیدم آیه کدام است؟
فرمود این آیه والله نورالسموات و الارض مثل نوره کمشکوة فیها مصباح المصباح فی زجاجة الزجاجة کانها کوکب دری یوقد من شجرةمبارکة زیتونة لاشرقیة و لا غربیة یکاد زیتها یضی و لو لم تمسه نار نور علی نور یهدی الله لنوره من یشاء
خدا نور آسمان و زمین است. محمد مشکوة است،من مصباحم، زجاجه حسن و حسین است،کوکب دری علی بن الحسین، شجره مبارکهمحمد بن علی است زیتونة جعفربن محمد است،لاشرقیة موسی بن جعفر است، لا غربیة علی بن موسی الرضا است، یکاد زیتها یضیء،محمد بن علی است، و لو لم تمسه نار علی بن محمد است، نور علی نور حسین بن علی، یهدی الله لنوره من یشاء، قائم آل محمد میباشدکه خداوند این اسماء را برای مردم به مثال آورده و خداوند بر هر چیزی دانا است.
همانطوری که ملاحظه فرمودید این آیات و دهها آیات دیگر به ضمیمه آثار اهلبیتع حضرت مهدی و غیبتش را خبر داده و روزی راکه اسلام بر تمام ادیان غالب گردد و نیکان و پاکان وارث زمین شوند، نوید داده است. پس قرآن مجید کتاب آسمانی ما نیز از موضوعمهدویت خالی نیست.(1)
*******
پاورقی1:اعتقاد به مهدی فاطمه
قرآن و موضوع مهدویت (مبحث اول)
از موضوعاتی که برای بسیاری ما ایجاد اشکال میکند، این است که افرادی میگویند، اگر مهدودیت صحت دارد و یک مطلب به اینمهمی، چرا در قرآن مجید، کتاب آسمانی ما مسلمین از آن سخن به میان نیامده، حتی یک کلمه مهدی نیز در او یافت نمیشود. در پاسخباید گفت،اگر بنا است همه چیز را قرآن مجید بطور صریح با نام و سایر خصوصیات بیان کند، اگر حساب این باشد،اشکال توسعه یافته و شامل سایر مسلمات اسلام نیز میگردد. چون بسیاری از احکام عبادی ما هست که در نزد مسلمین مسلم و هیچ تردیدی در آن نیست اماقرآن به صورت گذرا به آن اشاره کرده و زود رد شده و روایات ما آمده و توضیح مطلب را داده و بیان کرده است. و در خصوص ولیعصرعج نیز آیات زیادی بالغ بر 100 آیه در قرآن مجید است که از زبان اهلبیتع درباره آن حضرت و ظهورش تفسیر شده و علامهمجلسی در ج 13 بحار الانوار بالغ بر بیش از 60 آیه در باب حضرت ولیعصر نقل کرده. علاوه بر آن بعضی از علما و دانشمندان شیعه درخصوص آیات مربوطه به حضرت حجت تالیفاتی دارند که از آنها مرحوم سید هاشم بحرانی را میتوان نام برد که کتابی دارد بنام«المحجة فی ما نزل فی القائم الحجة» که آن را شیخ سلیمان حنفی در کتاب ینابیعالموده خود نقل کرده است.
اکنون چند آیه مشهور که در بیشتر کتابها، چه کتب درس و چه کتب دیگر، محققین شیعه و سنی در کتب خود با استفاده از روایات اهلبیتبه تفسیر آن پرداختهاند را نقل میکنیم.
سوره اسراء، آیه 83
یعنی بگو حق آمد و باطل نابود شد حقاً که باطل نابود شدنی است.
مرحوم کلینی در اصول کافی از امامباقرع روایت میکند؛ هنگامی که قائم قیام کند،دولتهای باطل از بین میرود. از این آیه و روایت استفاده میشود تا هم اکنون که دولتهایباطل خودنمائی میکند، حضرت ظاهر نگردیده و این برای ادعای مدعیان باطل کافی است.
سوره انبیاء، آیه 103
نوشتیم در زبور بعد از آنکه در ذکر تورات و کتب آسمانی دیگر نوشتیم که زمین را بندگان شایسته من وارث میگردند.
علی بن ابراهیم قمی در تفسیر خود میگوید:مراد از این بندگان شایسته قائم آل محمد و یاران او هستند.
سوره نور، آیه 54
خداوند به کسانی که از شما ایمان آورد و عمل شایسته انجام دادهاند وعده داده است که آنها را در زمیننماینده خود گرداند چنانکه افرادی را بیش از آنها نماینده خود قرار داده بود و دینی را که برایشان پسندیده است استوار و نیرومندگرداند و ترسشان را به ایمن تبدیل کرد تا مرا پرستش کنند و چیزی را شریک قرار ندهند.
در تفسیر عیاشی دارد؛ از امام زین العابدینع میفرماید: به خدا این عده دوستان ما اهلبیت هستند که به دست مردی از ما اهلبیت کهمهدی این امت است به اصلاح دنیا قیام کنند. و نیز در کتاب ینابیع المودة است از امام باقر و صادق که این آیه در خصوص قائم و یاران اونازل گردیده.
سوره قصص، آیه 4
ما اراده کردیم بر ضعیفان منت گذاردیم. آنان که در زمین مورد ظلم و ستم واقع شدهاند و آنها را پیشوایان ووارثان زمین قرار دهیم و در زمین جایگزین گردانیم.
در غیبت شیخ طوسی از امیرالمومنینع آنان که در زمین مورد ستم واقع شدهاند،خاندان پیامبرند که خداوند، مهدی آنها را بر میانگیزاند تا آنان را عزیز داشته دشمنان را خوار و ذلیل گرداند.
سوره نمل، آیه 62
امام صادقع میفرماید: وقتی قائم خروج کند وارد مسجدالحرام میشود دو رکعت نماز میخواند رو بهقبله پشت به دیوار کعبه با صدای بلند میگوید ای مردم من اکنون اولی هستم از آدم و ابراهیم و اسماعیل و محمد به شما. آنگاه دستبلند کند دعا و تضرع نماید و میخواند امن یجیب المضطر الخ
آیا کسی هست اجابت کند مضطر را و بدیهای او را برطرف کند؛ آری قرار داد خداوند، نمایندگان خود را در زمین. آیا غیر خدا قادر بر اینهست.
کسی از این چند آیه با استفاده از آثار و اخبار اهلبیت خداوند نوید میدهد که حق پرستان و حزب خداپرست و طرفداران دین ومردم شایسته جهان،قدرت و حکومت جهان را قبضه کنند و دین اسلام بر تمام ادیان غالب گردد و باطل و نادرست نابود و از میانبرداشته شود و آن در عصر و زمان ظهور حضرت مهدیع میباشد.
سوره توبه، آیه 33
او خداوندی است که رسولش را با هدایت و دین حق فرستاد تا بر تمام ادیان غالب گردد اگر چه مشرکین آنرا اکراه داشته باشند.
شیخ صدوق در اکمالالدین نقل میکند که ابوبصیر در این باره از امام را سوال میکند، حضرت میفرماید: ابابصیر هنوز تأویل این آیهنیامده. میپرسد کی خواهد آمد. میفرماید: به خواست خدا وقتی قائم ما قیام کند.
امیرالمومنین این آیه را تلاوت میکند و میفرماید: به خدائی که جان من در دست اوست بعد از ظهور او مهدی قریهای نیست که صبحو شام بانگ، اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمداً رسول الله، در آن بلند نشود. و نیز دارد مفضل بن عمر و تأویل آیه لیظهره علی الدینکله از امام صادق سوال میکند، امام میفرماید: به خدا قسم قائم ما اختلاف را از میان ملل و ادیان بر میدارد و همه دینها یکی میگردد.
چنان چه خدا میفرماید:در سوره آل عمران آیه 19:
دین نزد خدا تنها دین اسلام است و هر کس جز آئین اسلام را بپذیرد از وی پذیرفتهنمیشود و در آخرت از زیانکاران خواهد بود.
عبدالله بن عباس در تفسیر این آیه میگوید: در آن روز یعنی در هنگام قیام قائم آل محمد،تمام یهود و نصارا و پیروان هر کیش، بدین اسلام میگروند.
*******
پاورقی1:اعتقاد به مهدی فاطمه
اعتماد به ساقى
جبرئیل در زندان نزد حضرت یوسف آمد و گفت : اى یوسف چه کسى ترا زیباترین مردم قرار داد؟ فرمود: پروردگار.
گفت : چه کسى ترا نزد پدر محبوب ترین فرزندان قرار داد؟
فرمود: خدایم .
گفت : چه کسى کاروان را به سوى چاه کشانید؟
فرمود: خداى من .
گفت : چه کسى سنگى که اهل کاروان در چاه انداختند از تو باز داشت ؟
فرمود: خدا.
گفت : چه کسى از چاه ترا نجات داد؟
فرمود: خدایم .
گفت : چه کسى ترا از کید زنان نگه داشت ؟
فرمود: خدایم .
گفت اینک خداوند مى فرماید: چه چیز ترا بر آن داشت که به غیر من نیاز خود را باز گوئى ، پس هفت سال در میان زندان بمان (به جرم اینکه به ساقى سلطان اعتماد کردى و گفتى : مرا نزد سلطان یاد کن )
و در روایت دیگر دارد که خداوند به وى وحى کرد: اى یوسف چه کسى آن رؤ یا را به تو نمایاند؟ گفت : تو اى خدایم .
فرمود: از مکر زن عزیز مصر چه کسى ترا نگه داشت ؟
عرض کرد: تو اى خدایم .
فرمود: چرا به غیر من استغاثه کردى و از من یارى نجستى ، اگر به من اعتماد مى کردى از زندان ترا آزاد مى کردم به خاطر این اعتماد به خلق ، هفت سال باید در زندان بمانى .
یوسف آن قدر در زندان ناله و گریه کرد که اهل زندان به تنگ آمدند، بنا شد یک روز گریه کند و یک روز آرام بگیرد.(1)
*******
پاورقی 1:- نمونه معارف 3/280 - لئالى الاخبار ص 92.
ترک جلسه به خاطر نماز
یکى از ادیانى که نامشان در قرآن آمده ، ((صابئین )) هستند که به حضرت یحیى گرایش دارند وبراى ستارگان تاءثیرى قائلند. نماز و مراسم ویژه اى دارند و هنوز در خوزستان گروهى از آنان هستند.
این فرقه ، رهبرى دانشمند ولى مغرور داشتند که بارها با امام رضا علیه السّلام گفتگو کرد، ولى زیر بار نمى رفت .
در یکى از جلسات ، امام رضا علیه السّلام استدلالى کرد که او تسلیم شد و گفت : اکنون روح من نرم شده حاضرم مکتب تو را بپذیرم ، ناگهان صداى اذان بلند شد، امام رضا علیه السّلام جلسه را ترک کرد، مردم گفتند: فرصت حساسى است ، چنین فرصتى پیش نمى آید، امام فرمود: اوّل نماز!
او که این تعهّد را از امام دید، علاقه اش بیشتر شد. بعد از نماز گفتگویش را تکمیل کرد و ایمان آورد.(1)
نماز، میزان سنجش ایمان
قرآن مى فرماید: وانّها لکبیرة الاّ على الخا شعین))نماز بار سنگینى است مگر براى افراد خاشع . ((
بنابراین هرگاه احساس کردیم نماز براى ما سنگین است باید بفهمیم روح خشوع نسبتبه پروردگارمان نداریم و رفتن خشوع زمینه بى تفاوتى و کبر است .
امام سجّاد علیهالسّلام در دعاى سحر ماه رمضان که نامش دعاى ابوحمزه ثمالى است ، در ضمن مناجات هاىخود فلسفه سنگینى نماز را تحلیل مى کند و مى گوید:
خدایا! چرا هنگام نماز نشاطندارم ؟
شاید مرا از درگاه خود رانده اى !
شاید بخاطر یاوه گوئى ها توفیقم کمشده !
شاید مرا صادق نمى دانى !
شاید رفیق بد در من اثر گذاشته و ...
بههر حال سنگینى نماز علامت خطر است .
نماز، درگاه لطف خدا
افراد دیگر غیر از خداوند، یا لطفىندارند یا لطفشان ناچیز و محدود است ، یا لطف خود را به دیگران نمى رسانند و یا باهزار منّت ذرّه اى محبّت دارند و اگر لطفى کنند از بهره خودشان کم مى شود. امّاخداوند:
1-لطفش بى نهایت است .
2-باب لطف او همیشه به روى همه باز است .
3-دعوت به ورود هم کرده است .
4-ازورود دیگران در مدار لطفش شاد مى شود.
5-مردم رابدون هدیه و رشوه و با دست خالى مى پذیرد.
6- رابطهبا او و بهره گیرى از الطاف او نه زمان مى خواهد نه زمین ، نه واسطه مى خواهد، نهرابطه و نه هیچ شرطى دیگر، فقط صداقت قلبى کافى است . صادقانه به لغزش خود اقرارکنیم و به درگاه او رو آوریم .(2)
******
پاورقی :1- بحار، ج 49، ص 175.
2. یکصد و چهارده نکته در باره نماز- حجة الاسلام محسن قرائتى
شیخ مرتضى انصارى
مرحوم (شیخ مرتضى انصارى ) با برادر خود از کاشان به مشهد مقدس مسافرت نمود، پس از آن به تهران آمد، در مدرسه مادرشاه در حجره یکى از طلاب منزل گرفت .
روزى شیخ به همان محصل مختصر پولى داد تا نان خریدارى کند، وقتى برگشت شیخ دید حلوا هم گرفته و بر روى نان گذاشته است .
به او گفت : پول حلوا را از کجا مى آورى ؟ گفت : به عنوان قرض گرفتم . شیخ فقط آنچه از نان ، حلوائى نبود برداشت و فرمود: من یقین ندارم براى اداء قرض زنده باشم .
روزى همان طلبه پس از سالها به نجف آمده بود و خدمت شیخ عرض کرد: چه عملى انجام دادید که به این مقام رسیدید و خداوند شما را موفق نمود اینک در راءس حوزه علمیه قرار گرفته اید و مرجع همه شیعیان جهان شدید؟
شیخ فرمود: چون جراءت نکردم حتى نان زیر حلوا را بخورم ، ولى تو با کمال جراءت نان و حلوا را تناول نمودى .(1)
********
پاورقی 1:- داستانها و پندها 1/ 151- زندگى و شخصیت شیخ انصارى ص 70.
تسلیم
قال الله الحکیم : (امرنا لنسلم لرب العالمین )
(ما ماءموریم که تسلیم فرمان خداى جهانیان باشیم )(1)
قال الباقر علیه السلام : احق خلق الله ان یسلم لما قضى الله
(سزاوارترین بندگان خدا کسانى هستند در مقابل قضاى الهى تسلیم هستند).(2)
شرح کوتاه :
صفت تسلیم مقامى است بالاتر از رضا و توکل ، زیرا دارنده آن ترک درمان مشکلاتى که بر او وارد مى شود را مى کند، و با قطع تعلق قلبى ، خود را به خدا واگذار مى کند.
در صفت رضا نوعا افعال باطبع انسانى توافق دارند، و در توکل خدا را بمنزله وکیل در کارشان مى دانند، در هر دو صورت طبع و نفس دخالت دارند، اما در تسلیم این چنین نیست .
برگزیدگان خدا به انواع رنجها همانند سوءاخلاق خانواده ، فقر، مرض ، آزار خلق و... دچار مى شوند چون تسلیم اند زبان اعتراض ندارند و نارضایتى درونى از ابتلالات را هم ندارند.
*******
پاورقی 1:- (سوره انعام ، آیه ).
2- (جامع السعادات ، 3/204).
اثر کردار بد در برزخ
یکى از بزرگان اهل علم و تقوى فرمود: یکى از بستگانشان در اواخر عمرش ملکى خریده بود و از استفاده سرشار آن ، زندگى را مى گذراند.
پس از مرگش ، در برزخ او را دیدند که کور است . از علت آن پرسیدند؟ گفت : ملکى را خریده بودم ، و وسط زمین چشمه آب گوارائى بود که اهالى ده مجاور مى آمدند خود و حیواناتشان از آن استفاده مى کردند، و به واسطه رفت و آمد، مقدارى از زراعت من خراب مى شد. براى اینکه سودم از آن مزرعه کم نشود، و راه آمد و شد را بگیرم ، به وسیله خاک و سنگ و آهک چشمه را کور نمودم و خشکانیدم . بیچاره مجاورین ده براى آب به جاهاى بسیار دور مى رفتند.
این کورى من به واسطه کور کردن چشمه آب است . گفتم : آیا چاره اى دارد؟ گفت : اگر ورثه ام بر من ترحم کنند و آن چشمه را مفتوح و جارى سازند تا دیگران استفاده کنند حالم خوب مى شود.
ایشان فرمود: به ورثه اش مراجعه کردم و جریان را گرفتم و آنها پذیرفتند، و چشمه را گشودند و مردم استفاده مى کردند.
پس از چندى آن مرحوم را دیدم که چشمش بینا شده و از من سپاسگذارى کرد.(1)
********
پاورقی 1:- داستانهاى شگفت ، ص 292.