علت عدم استجابت دعا
عالمى را پرسیدند: چرا خداوند دعاى ما را مستجاب نمى کند؟
گفت : چون شما دعوت خدا را اجابت نکردید. و این دو آیه را به عنوان شاهد بر زبان جارى نمود. وَاللهُ یَدعُوا اِلى دارِالسلامِ(1)، وَ یَستَجیبُ الَّذینَ امَنُوا وَعَمِلُوا الصالِحاتِ(2).
از ابراهیم بن ادهم پرسیدند:(3) چرا دعاى ما به اجابت نمى رسد؟
در حالى که خداوند مى فرماید: اُدعُونى اءَستَجِب لَکُم (4).
پاسخ داد: چون قلبهایتان مرده است .
سؤ ال شد: چه چیزى قلبها را مى میراند؟
گفت : هشت خصلت .
1 - حق خدا را مى شناسید، اما براى اداء حق او قیام نمى کنید.
2 - قرآن مى خوانید ولى حدود الهى و احکام قرآنى را ترک کرده اید.
3 - مى گوئید ما رسول خدا را دوست داریم ، ولى به سنت و شیوه زندگى او پایبند نیستید.
4 - مى گوئید از مرگ مى ترسیم ،اما خود را براى مرگ آماده نساخته اید.
5 - خداوند فرمود: شیطان دشمن شماست . پس او را دشمن خود بدانید، ولى از او در انجام معاصى پیروى مى کنید.
6 - مى گوئید از آتش دوزخ بیم داریم ، ولى بدنهایتان را به دست خود و با عمل خویش به آتش مى اندازید.
7 - مى گوئید بهشت را دوست داریم ، ولى براى آن تلاش نمى ورزید.؟
8 - از صبح تا شب ، عیوب خودتان را پشت سر مى اندازید، و عیوب مردم را در جلو چشمتان قرار مى دهید. شما با این اعمال ، خداوند را به خشم مى آورید. پس چگونه دعایتان را مستجاب نماید؟(5)
*******
پاورقی :1- سوره یونس / آیه 25.
2 - سوره شورى / آیه 26.
3 - محجة البیضاء / ج 5 / ص 69.
4 - سوره مؤ من / آیه 60.
5- کشکول جبهه: مؤ سسه فرهنگى نور
سیر منازل کمال
1 - یقظه : بیدارى از خواب غفلت و شناخت مقام آدمیت .
2 - توبه : باز گشت به خدا و پناه آوردن به حضرت حق جل جلاله .
3 - ورع : پرهیز از محرمات و شبهات .
4 محاسبه : ارزیابى خوبیها و بدیهاى نفس با خود و دیگران .
5 - ارادت : میل به رسیدن به مراد با جد و جهد بسیار.
6 - زهد: ترک علائق دنیا و دل از غیر خدا بریدن .
7 - فقر: خالى ساختن دل از محبت آنچه ندارد.
8 - صدق : یکرنگى و یکسان بودن باطن و ظاهر.
9 - صبر: استقامت در مقابل هواهاى نفسانى و در جهت رفع موانع .
10 - رضا: خشنودى از سختیها و گرفتاریها.
11 - اخلاص : عمل خود را براى خدا خالص نمودن و از ریا پرهیز کردن .
12 - توکل : اعتماد بر خدا در همه کارها ،و باور این حقیقت که هر چه او بخواهد خیر است .
موعظه لقمان
فرزندم ، تو را به شش خصلت توصیه مى کنم که علم اولین و آخرین در آن است .
1 - قلب را به امور دنیوى مشغول مدار مگر به اندازه اى که در دنیا خواهى ماند.
2 - براى آخرت خود بقدرى تلاش کن که در آنجا باقى هستى .
3 - پروردگارت را اطاعت کن به اندازه اى که به او احتیاج دارى .
4 - تلاش تو باید در مسیرى باشد که موجب آزادى تو از آتش دوزخ گردد.
5 - جرئت تو بر ارتکاب گناه باید به اندازه اى باشد که مى توانى عذاب خدا را تحمل کنى .
6 - هر گاه خواستى خدایت را نافرمانى کنى در مکانى باش که خدا ترا نبیند.(1)
********
پاورقی :1- کشکول جبهه: مؤ سسه فرهنگى نور
دشواریهای عصر غیبت
خدای متعال برای هدایت انسانها، ائمه علیهم السلام را معرفی فرموده است تا مردم با مراجعه به ایشان، از گمراهی نجات یافته به سعادت ابدی برسند:
«وَلَقَدْ وَصَّلْنَا لَهُمُ الْقَوْلَ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ ». [1] .
و به تحقیق برای ایشان پیوسته سخنان را رساندیم ؛ شاید متذکّر شوند.
حضرت موسی بن جعفر علیه السلام میفرماید : «منظور از این آیه : فرستادن امامان در پی یکدیگر است». [2] .
این از بزرگترین نعمتهای خدا بر انسانهاست ؛ چراکه تنها وسیله هدایت، وجود مقدس چهارده معصوم علیهم السلام اند و امّت اسلام این سعادت پر افتخار را داشت که با سیزده نفر از این بزرگواران زندگی کند و از محضر آنها بهرهمند گردد.
اگرچه اسرار غیبت امام عصر علیه السلام برای ما به طور کامل روشن نشده و طبق روایاتی که در این خصوص آمده است علّتِ آن پس از ظهورِ خود آن حضرت مشخص میگردد، یکی از حکمتها و اسراری که برای آن ذکر شده است خشم گرفتن خداوند بر مردم و امّت قدر ناشناس پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم است.
نعمت حضور ائمّه علیهم السلام فضل بزرگی از طرف خدا بر انسانهاست که متأسّفانه به خاطر معاصی خود و قدرناشناسی، از آن محروم گشتهاند.
دین نگهداری
در برخی روایاتی که از وجود مقدّس حضرت رضا علیه السلام وارد شده، آن حضرت یکی از علل غیبت و تأخیر ظهور حضرت مهدی علیه السلام را «آزمایش و امتحان» مردم میدانند. از مجموع اخبار وارد شده در این زمینه چنین برمیآید که امتحان غیبت امام عصر علیه السلام یکی از دشوارترین امتحانات الاهی است. [3] .
دشواری این امتحان به حدّی است که حتی معتقدان به امامت و ولایت هم در آن آزمون مصون از لغزش نخواهند بود. اساساً این امتحان برای امامت باوران است، و دیگران قبل از این رتبه، امتحان خود را دادهاند. اکنون در زمان غیبت آخرین پیشوا، خداوند میخواهد ثابت قدمها را از افراد سست ایمان وسطحینگر جدا سازد.
آدمی باید در اعتقادات خود بسیار استوار باشد تا در اثر این سختیها و ناملایمات، نلغزد و در عقاید خویش سست نشود. ضمناً از پیشوایان خود سپاسگزار باشد که قبل از آن که زمان غیبت فرا رسد، خطرات و لغزشگاههای آن دوران را گوشزد کردهاند.
دشواری امتحان از این جهت است که انسان به گونهای اعتقاداتش را از دست میدهد که خودش هم متوجه نمیشود. این مطلب، احتیاج به مدت زمان زیادی هم ندارد، بلکه یک صبح تا غروب برای بیدین شدن کفایت میکند! [4] .
امام هشتم علیه السلام در بیان شیوائی در توصیف و تبیینِ برخی از فتنههایی که دامنگیر مردم میشود میفرمایند :
«لابُدَّ مِنْ فِتْنَةٍ صَمّاءَ صَیْلَمٍ، تَسْقُطُ فیها کُلُّ بِطانَةٍ وَوَلیجَةٍ، وذلکَ عِنْدَ فِقْدانِ الشّیعة الثالثَ مِنْ وُلْدِی ؛ یَبْکی عَلَیهِ أهلُ السَّمَاءِ وَأهْلُ الأرْضِ وَکُلُّ حَرِیٍّ وَحَرّان، وکُلُّ حَزِینٍ لَهْفَان». [5] .
فتنهای کور (خیلی مبهم و پیچیده) در راه است و ناگزیر فرا میرسد که هر خودی و دوست نزدیکی را سرنگون میکند. این فتنه زمانی است که شیعیان، سوّمین امام از نسل فرزندم را گم کنند، اهل آسمان و زمین و هر زن و مرد دلسوخته وهر غمگین واندوهناکی بر او (مهدی علیه السلام) میگرید.
حضرت رضا علیه السلام از «فتنه» خبر میدهند. «فتنه» به معنای امتحانی است که انسان را میفریبد و هرکس ممکن است در مقابل جاذبه شدید آن، کشیده شود و بلغزد. به علاوه در بیان دشواری این امتحان تصریح فرموده که این فتنه «صمّاء صَیلَم» است. («صَمّاء» یعنی «کر» و «صیلم» به معنای «شدید» است) ؛ یعنی این امتحان چنان سخت و نامعلوم است که دوستان و خواص را هم بر زمین میزند و همه در معرض سقوط و انحراف قرار میگیرند.
امام هشتم علیه السلام این زمان را زمان گریه اهل آسمان و زمین دانستهاند. دورهای که اهل درد، از گم کردن امام زمانشان، غمگین وافسرده خاطرند، شادی و خوشحالی نمیبینند ؛ چون غم امام غائب از دل ایشان بیرون نمیرود و زندگی آنها با غم و اندوه بر غیبت امام زمانشان عجین است. لذا در پی خوشحالیهای اهل دنیا نیستند و در شادیها و جشنها، دلِ سوخته آنها التیام نمییابد.
علی بن موسی الرضا علیه السلام سپس فرمودند :
«... کَمْ مِنْ حَرِیٍّ مُؤمِنَة وکَمْ مِنْ مُؤمِنٍ مُتَأَسِّفٍ حَیرانَ حَزینٍ عِنْدَ فِقدانِ الماءِ المَعین! کأنّی بِهِم آیِسٌ، کانُوا قد نُودُوا نِداءً یُسْمَعُ مِنْ بُعْدٍ کمایُسْمَعُ مِنْ قُرْبٍ، یَکونُ رَحمةً عَلَی المُؤمِنین وَعَذاباً عَلَی الکافِرینَ». [6] .
... چه بسیارند زنها و مردهای مؤمن که در گم کردن «ماء مَعین» دل سوخته و اندوهناک و سرگردان و ناراحتاند! گویی آنها را میبینم که در بدترین وضعیّت نومیدی هستند. (در هنگام ظهور) آنها را صدا میکنند، با صدایی که از دور - همچون نزدیک - شنیده میشود که این ندا برای مؤمنان رحمت و برای کافران عذاب است.
این اوصاف حال شیعه دلسوخته، هنگام گم کردن «ماء مَعین» است و حزن و اندوهی که برای محروم ماندن از این آب گوارا دارد.
دردِ شیعه این است که این ماء مَعین چرا غائب شده است؟! چرا وقتی بخواهند دیگران را به سوی امام عصر علیه السلام متوجه سازند باید نشانی «بئر مُعطّله» [7] را بدهند؟! [8] .
با این همه، در عین ناامیدی، در زمانی که گمان نمیرود و با محاسبات عادی قابل پیشبینی نیست، به صورت ناگهانی ندای ظهور سر داده خواهد شد و یاران با وفای آن حضرت فرا خوانده میشوند. این ندای ملکوتی، دلهای اندوهناک و سوخته مؤمنان را تسلّی میبخشد و سبب عذاب کافران میگردد.
دین تراشی
امام رضا علیه السلام به نقل از رسول اللَّه صلی الله علیه وآله وسلم میفرمایند :
«زمانی بر مردم میآید که دل مؤمن در درونش آب میشود ؛ چنان که سرب در آتش ذوب میگردد و این بدان جهت است که گرفتاریها و بدعتهایی در دینشان میبینند ؛ ولی قدرت دگرگونی آن را ندارند». [9] .
شک و تردید
فراز و نشیبهای دوران غیبت، گوهرهایی را که در وجود منتظران واقعی نهفته است ظاهر و استعدادهای نهانی آنان را آشکار میسازد.
از طرف دیگر بسیاری از افراد سُست ایمان، دچار شکّ و تردید گردیده از آن حضرت روی برمیگردانند.
امام رضا علیه السلام از انکار مردم و شک آنها نسبت به وجود مقدس امام عصر علیه السلام از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم نقل میکنند که پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم فرمود :
سوگند به خداوندی که مرا به حق برانگیخت، فرزندم قائم با عهد و پیمانی که خداوند با من بسته است، غیبت میکند، تا جایی که اکثر مردم میگویند : خداوند نیازی به آل محمّدعلیهم السلام ندارد، و گروهی نیز در ولادت او شک میکنند. [10] .
گسستن روابط
امام رضا علیه السلام فرمود :
مردمان را فتنهای کوبنده و آشوبی کمرشکن خواهد بود، که پردهها برداشته میشود و دوستیها و خویشاوندیها از بین میرود و این هنگامی است که سومین امام از نسل فرزندم از دیدهها ناپدید شود. [11] .
پناه جویی
حسن بن فضّال گوید :
امام رضا علیه السلام فرمود : «گویی میبینم، که شیعیان به هنگام رحلت سوّمین فرزندم (امام حسن عسکری علیه السلام) در طلب پناهگاهی هستند ؛ ولی آن را نمییابند.»
پرسیدم : چرا؟ ای فرزند پیامبر خدا صلی الله علیه وآله وسلم.
فرمود : «زیرا امامشان از دیدهها پنهان است.»
پرسیدم : چرا پنهان است؟
فرمود : «زیرا (نخواسته است زیر بار هیچ حکومتی باشد و) هرگاه با شمشیر قیام کند، بیعت اَحَدی بر گردن او نباشد». [12]
*********
[1] قصص 51:28.
[2] تفسیر برهان، ج3، ص229، ح1.
[3] در این زمینه، به کتاب ارزنده منتخب الاثر، بابهای 27 و47، فصل 2 مراجعه شود.
[4] بحارالانوار، ج52، ص101، ح2.
[5] بحارالانوار، ج51، ص152، ح2.
[6] عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج2، ص6.
[7] این اصطلاح برگرفته از آیه 45 سوره مبارکه حج میباشد.
[8] با مراجعه به تفاسیر اهل بیت علیهم السلام میبینیم که در تفسیر «بئر مُعَطَّله» فرمودهاند : «کَم مِنْ عالِمٍ لا یُرجعُ إلیه ولا یُنْتَفَعُ بِعِلْمِهِ». [کنز الدقائق 531:6 بنقل از مجمع البیان] عالِم به چاه آب تشبیه شده که از آن مادّه حیات استخراج میشود و مراد از معطّل و بدون استفاده ماندنِ چاه آب، مراجعه نشدن به عالِم و بهره نبردن از علم اوست.
[9] وسایل الشیعه، ج16، باب 5، ص140.
[10] مسند الرضا علیه السلامج1، ص228.
[11] بحارالانوار، ج52، ص152، ح2.
[12] بحارالانوار، ج51، ص152، ح1.
آفتاب در نگاه خورشید - مرتضی طاهری عهد
گوش شنوا
توانگرى نه به مال است پیش اهل کمال
که مال تالب گور است و بعد از آن اعمال
من آن چه شرط بلاغ است با تو مى گویم
تو خواه از سخنم پندگیر و خواه ملال
محل قابل و آنگه نصیحت قائل
چو گوش هوش نباشد چه سود حسن مقال
به چشم و گوش و دهان آدمى نباشد شخص
که هست صورت دیوار را همین تمثال
نصیحت همه عالم چو باد در قفس است
به گوش مردم نادان چو آب در غربال
کنون هواى عمل مى زند کبوتر نفس
که دست جور زمانش ، نه پر گذاشت نه بال
**********
به قبرستان گذر کردم کم و بیش
بدیدم قبر دولتمند و درویش
نه درویش بى کفن در خاک رفته
نه دولتمند برده ، یک کفن بیش
نماز، اوّلین واجب بعد از ایمان به خدا
((الّذین یؤ منون بالغیب و یقیمون الصلوة ))(1)
در ابتداى قرآن و آغاز سوره بقره ، بعد از ایمان به غیب که شامل ایمان به خداوند و معاد و فرشتگان است ، اوّلین اصل عملى که مورد توجّه قرار گرفته ، مسئله اقامه نماز است .
نماز، مقدّم بر کسب و کار
((رجال لا تلهیهم تجارة ولا بیع عن ذکر اللّه ))(2)
قرآن از کسانى که هنگام اذان ، کار و کسب را رها مى کنند ستایش کرده است .
به خصوص در روز جمعه سفارش شده که معامله را رها کنید: ((و ذرواالبیع )) وپس از پایان نماز جمعه ، به سراغ کار و درآمد بروید: ((فانتشروا فى الارض وابتغوا من فضل اللّه ))(3)
رئیس جمهور شهید ایران مرحوم رجائى مى فرمود: به نماز نگوئید کار دارم ، به کار بگوئید نماز دارم .(4)
*******
پاورقی :1- بقره ، 2.
2- نور، 37.
3- جمعه ، 9 - 10.
4- یکصد و چهارده نکته در باره نماز- حجة الاسلام محسن قرائتى
نشانههای محبوب
احادیث فراوانی به کمالات و اوصاف حضرت مهدی علیه السلام اشاره دارند. این خصائص برخی بیانگر خصوصیات ظاهری آن حضرت، و برخی توصیفگر کمالات روحی آن بزرگوار است. و بعضی از چگونگی ظهور حضرت حجت علیه السلام خبر داده تحولات عصر ظهور و بعد از آن را تبیین مینمایند.
لازم به ذکر است، علائمی که راجع به حضرت مهدی علیه السلام ذکر گردیده بهگونهای است که مختصّ آن بزرگوار است و در هیچیک از مدعیان مهدویت دیده نشده و نخواهد شد. از جمله علائمی که درباره مسائل قبل و بعد از ظهور و هنگام قیام و ایام حکومت و پیروزیهای امام علیه السلام و آکندن زمین از عدل و داد و... هریک از آن امور شاهدی بر حقانیّت حضرت مهدی علیه السلام و معرفی آن بزرگوار میباشد.
با تحقق این نشانهها و انطباق این اوصاف با حضرت مهدی علیه السلام به هنگام ظهور، هرگونه شکّ و تردید برطرف میگردد و مجالی برای تشکیک وسوسهانگیزان باقی نمیماند تا در ایمان و اعتقادات افراد تزلزل ایجاد کنند.
اکنون به برخی از اوصاف و ویژگیهای امام مهدی علیه السلام به بیان امامهشتم علیه السلام اشاره میگردد :
میلاد پنهانی
به حضرت رضا علیه السلام عرض شد : امیدواریم شما همان صاحبالامر باشید. آن حضرت فرمودند :
«... یَبعَثُاللَّهُ لِهذا الأمرِ غُلاماً مِنّا خَفِیَّ المَولِدِ والمَنْشَأِ غیرَ خَفِیٍّ فینَسَبِه ونَفْسِهِ». [1] .
خداوند برای این امر مردی را از ما برمیانگیزد که محل ولادت و رشدش بر همگان پوشیده است ولی نسب و شخصیّت او بر کسی پوشیده نیست.
پیوسته جوان
ابوصلت هَرَوی گوید : به حضرت رضا علیه السلام عرض کردم : علائم و نشانههای حضرت قائم علیه السلام چیست؟ امام علیه السلام فرمودند :
«... لا یَهْرَمُ بمرورِ الأیّامِ واللَّیالی...». [2] .
... (از نشانههای او ایناست که) با گذشتروزها وشبها پیرنخواهد شد...
خوشبوترین عطر
حضرت ثامن الحجج علیه السلام فرمود :
«... وتکونُ رائحتُهُ أطیَبَ من رائحةِ المِسْکِ...». [3] .
عطر وجود حضرت مهدی علیه السلام از هر مشکی خوشبوتر است.
چهره نورانی
امام رضا علیه السلام فرمود :
«... عَلَیهِ جلابیبُ النُّور یَتَوَقَّدُ من شُعاعِ القُدْسِ...». [4] .
بر او پوششی است از نور که از پرتو قدس روشنائی میگیرد.
سیمای جوانان
ابو صَلت هَروی گوید : از امام هشتم علیه السلام پرسیدم : نشانه قائم شما در وقت ظهور چیست؟
امام پاسخ داد :
«... علامَتُهُ أنْ یکونَ شیخَ السِّنِّ، شابَّ المَنْظَرِ، حتّی أنّ النّاظِرَ إلَیهِ لَیَحْسَبُهُ ابنَ أربَعیَ سَنَةٍ أو دُونَها...». [5] .
نشان وجود قائم ما این است که در سنّ پیران، ولی جوانرُخسار است ؛ به طوری که بیننده گمان میکند که او مردی چهل ساله یا کمتر (جوانتر) است.
پیمودن گیتی
امام رضا علیه السلام فرمود :
«... هو الذی تُطوی لهُ الأرضُ...». [6] .
او (امام عصر علیه السلام) کسی است که زمین برایش درنوردیده (پیموده) میشود.(7)
******
[1] منتخب الاثر، ص288.
[2] همان، ص285.
[3] إلزام الناصب، ص9.
[4] منتخب الأثر، ص422.
[5] همان، ص285.
[6] بحارالانوار، ج52، ص321.
7-آفتاب درنگاه خورشید-مرتضی طاهری
نکته ها
غرض چهار چیز
چهار چیز براى چهار غرض آفریده شده است :
الف مال براى انفاق نه امساک .
ب علم براى عمل ، نه جدل .
ج عبد براى تعبد، نه تنعم .
د دنیا براى عبرت ، نه عمارت .
سخت ترین کار
امیرمؤ منان علیه السلام : سخت ترین کارها سه چیز است :
الف در همه حال به یاد خدا بودن .
ب دوستان را با مال یارى کردن .
ج حق به جانب دیگران دادن .
پاسخ حکیمانه
وزیرى حکیمى را دید علف مى خورد.
گفت : اگر به خدمت شاهان در آمده بودى نیازمند به خوردن علف نمى شدى .
حکیم پاسخ داد: تو نیز اگر علف مى خوردى ،نیازمند خدمت شاهان نبودى .
مدح و ذم در حال رضا و غضب
افلاطون : آنکس که هنگام خشنودى تو را به آنچه در تو نیست مدح و ثنا گوید،
هنگام خشم تورا به آنچه در تو نیست ذم و نکوهش خواهد کرد.
هفت خبر داغ
1-هر کس از خدا بترسد خداوند همه چیز را از او مى ترساند، و هر کس از غیر خدا بترسد خداوند او را از همه چیز مى ترساند.
2- کسى که صادقانه از خداوند طلب شهادت کند، خداوند او را به مرتبت و منزلت شهیدان خواهد رساند.
3- امیرمؤ منان : بلاء براى ظالم ، ادب و تنبه ، براى مؤ من ، امتحان ، و براى انبیاء علو درجه ، و براى اولیاء، کرامت و لطف است .
4- مؤ من نسبت به دیگران غبطه مى خورد ولى حسد نمى ورزد، اما منافق حسد مى ورزد و غبطه نمى خورد.
5- وقتى انسان بمیرد، مردم گویند: چه چیزى بجاى گذاشت ؟ و فرشتگان پرسند: چه چیزى پیش فرستاد؟
6- کسى که داراى چهار خصلت باشد، خیر دنیا و آخرت دارد:
1 قلب شاکر. 2 زبان ذاکر. 3 بدن صابر. 4 همسر نیکوکار.
7- انسان مؤ من نیست مگر اینکه بیمناک از عقوبت خدا و امیدوار به رحمت خدا باشد. و بیمناک و امیدوار نیست مگر اینکه به مقتضاى بیم و امید عمل کند.(1)
********
پاورقی :1- کشکول جبهه: مؤ سسه فرهنگى نور
ده حکایت آموزنده
الف نکته بین : هنگامى که در قیامت بخواهند اعمال کم فروشان را براى اندازه گیرى در کفه ترازو گذارند ،خواهند گفت : اعمال ما را در کفه دیگر گذارید، زیرا این ترازو نامیزان است
ب :گروهى نزد قاضى گواهى دادند این باغ مرکبات از آن فلانى است .
قاضى پرسید: تعداد درختها چقدر است ؟
گفتند: نمى دانیم . لذا قاضى گواهى آنان را نپذیرفت .
یکى از شهود گفت : حضرت قاضى شما چند سال است در این مسجد قضاوت مى کنید؟
گفت : سى سال .
پرسید: این مسجد چند ستون دارد؟
قاضى با شرمسارى گفت : نمى دانم و گواهى شهود را پذیرفت .
ج :از ذاکرى پرسیدند: آیا ایمان دارى ؟
گفت : اگر مقصود آیه آمَنابِاللهِ وَ مااُنزِلَ عَلَینا باشد، بلى .
ولى اگر مراد آیه اِنَّما المُؤ مِنُونَ الَّذینَ اِذا ذُکِرَ اللهُ وَجِلَت قُلُوبُهُم باشد، خیر.
د: گدائى با فرزندش زنى را دیدند که به دنبال جنازه اى مى دود و مى گوید: اى مرد، ترا به جائى برند که نه در آن عطائى هست نه فراشى ، نه چاشتى و نه شامى .
فرزند گفت : پدرجان ، گویا این جنازه را به خانه ما مى برند!
ه :شخصى به بخیلى گفت : مرا صد تومان وام و یکماه مهلت بده .
گفت : صد تومان ندارم ، ولى به جاى یک ماه یکسال مهلت مى دهم .
و: ریا کارى گفت : من از دست مردم چه کنم که خیال مى کنند من ریا کارم ، در حالى که دیروز روزه بوده ام ، و امروز هم روزه دارم ، فردا هم مى خواهم روزه بگیرم و هنوز به کسى نگفته ام .
ز: دیگرى نمازى طولانى با رعایت همه آداب و مستحبات بجاى آورد.
مردم او را بسیار تحسین کردند.
پس ازنماز گفت : روزه دارم وگرنه بهتر از این نماز مى خواندم .
کلید در دوزخ است آن نماز
که بر روى مردم گزارى دراز
اگر جز به حق میرود جاده ات
بر آتش فشانند سجاده ات
ح: عابدى چهل سال روزه مى داشت . هیچکس بدان آگاهى نمى یافت . زیرا غذایش را از خانه با خود به سر کار مى برد و در راه خدا صدقه مى داد.
اهل خانه تصور مى کردند او در محل کار غذا مى خورد، و همکارانش مى پنداشتند براى صرف غذا به خانه خود مى رود.
ط :مؤ منى را گفتند: فلانى بر تو مى خندد و تو را مسخره مى کند.
گفت : اِنَّ الَّذینَ اَجرَمُوا کانُوا مِنَ الَّذینَ آمَنُوا یَضحَکُونَ(1).
ى: دو نفر بزغاله اى بریان کرده و مى خوردند.
یکى از آندو باشدت گوشتها را از استخوان جدا مى کرد و در دهان مى گذاشت .
دیگرى گفت : چقدر تو بر این بزغاله خشمگین هستى . گویا مادرش ترا شاخ زده است .
اولى گفت : تو چقدر نسبت به این بزغاله دلسوزى مى کنى ، گویا مادرش ترا شیر داده است .(2)
*********
پاورقی :1- سوره مطففین / آیه 29.
2- کشکول جبهه: مؤ سسه فرهنگى نور